گروه اقتصاد عصرقانون: هیوا میرزایی- مشاور کسب و کار
در سیاست اصطلاحی وجود دارد به نام “کشتن با هزار ضربه ی چاقو” که به این معناست به جای یک ضربه ی قدرتمند، طرف مقابل را می توان با ضربات کوچک دچار فرسایش کرد یعنی ضربه هایی کوچک که به تنهایی کشنده نیست اما مجموع آنها حریف را نابود می کند. به نظرم این اصطلاح را می توان به اقتصاد و کسب و کار هم تعمیم داد یعنی بلایی که گریبان گیر این حوزه است: کشته شدن توسط خوردن هزار ضربه چاقو از خودی(مشکلات داخلی) و غیرخودی(مشکلات خارجی).
این روزها، کسب و کار در ایران بازی دو سر باخت است چرا که مشکلات خارجی همانند سایه ی جنگ، تحریم های گسترده و عدم امکان ارتباط اقتصادی با سایر کشورها از یک طرف و تورم، نوسان ارز، عدم شفافیت اقتصادی دولت و قوانین غیرجامع و دستوری و مقطعی از طرف دیگر، دست به دست هم داده اند تا پیکر نیمه جان اقتصاد ایران را به سمت نابودی ببرند.
کسب و کارها اعم از شرکت های بازرگانی، تولیدکنندگان، صادر کنندگان و … در یک بلاتکلیفی مرگبار و انتظاری کشنده به سر می برند که به زودی ترجمان آن را با تعدیل های گسترده نیروی کار، تعطیل شدن شرکت ها، افزایش قیمت ها، موج وسیع بیکاری، کاهش قدرت خرید مردم و زخم های عمیق فرهنگی خواهیم دید.
انکار دولت مبنی بر بی اثر بودن مکانیسم ماشه، تحریم ها و تورم و اجبار استفاده از راهبر”اصلا درد نداشت که” نه تنها اثر آرامش بخش و حتی مسکن گونه نداشته بلکه همگان این نوع گفتمان را دلیلی بر عدم داشتن راه حل و درمان در بدنه ی این دولت پزشک مآب می دانند!. همه ی ما به خوبی آگاهیم که سرشاخ شدن با قدرت های عظیم جهانی بدون پشتوانه ی یک اقتصاد قوی فقط یک ژست انقلابی است و بس، ژستی که اغلب کاسبان تحریم پشت آن پنهان می شوند تا انتفاع همیشگی خود را با طعم رانت از خوان این اقتصاد دستوری نا به سامان به دست آورند.
در طول این سالها آنچه را که می توان نقطه اشتراک تمام دولت ها در جمهوری اسلامی ایران دانست اصرار به بهره نبردن از نخبگان در ساختار اقتصاد بوده است نخبگانی که می توانستند در طول این مدت، با جراحی نرم، اقتصاد کشور را قدم به قدم از کمای کنونی دور کنند یعنی اگر نگوییم شفا می دادند (چرا که اقتصاد در ایران زیر سایه ی سیاست است و بدون آن نمی تواند کار زیادی از پیش ببرد) اما می توانستند از شدت فرسودگی بکاهند.
در شرایط بحرانی کنونی، کسب و کارها به حمایت و التیام نیاز دارند که بتوانند حیات خود را ادامه دهند حیاتی نباتی در کوران بی ثباتی. به نظرم آنچه ما را از این گردنه ی سخت عبور خواهد داد اجازه حاکمیت و دولت به نقش آفرینی بخش خصوصی (نه خصولتی) با پشتوانه ی حمایت های ساختاری و فعال کردن تمام ظرفیت هاست. قرق اقتصادی داخلی به وسیله ی شرکت های دولتی زیان ده بایستی پایان یابد و فرصت های بهتر در اختیار شرکت های توانمند و دارای ابتکار قرار گیرد که بتوانند قطار اقتصاد را در چند کوپه ی ابتدایی به حرکت درآورند تا نیروی کششی بصورت زنجیره ارزش برای باقی کوپه ها ایجاد شود.
عمیقا باوردارم که با عدم دخالت دولت و حاکمیت و سپردن عرصه ی اقتصاد به بازیگران کاربلد، کشور ما می تواند در مدت زمان اندکی قدم های بزرگی به سمت شکوفایی بر دارد چرا که ثابت شده است تحقق شعارهایی همچون “ما می توانیم” به تنهایی توسط دولت امکان پذیر نیست بلکه به نیروهای جدید و توانمند اقتصادی نیاز دارد که در حال حاضر عمدا یا سهوا خارج از گود نگه داشته شده اند.
https://asrghanoon.ir/?p=137457
در شرایط بحرانی کنونی، کسب و کارها به حمایت و التیام نیاز دارند که بتوانند حیات خود را ادامه دهند حیاتی نباتی در کوران بی ثباتی. به نظرم آنچه ما را از این گردنه ی سخت عبور خواهد داد اجازه حاکمیت و دولت به نقش آفرینی بخش خصوصی (نه خصولتی) با پشتوانه ی حمایت های ساختاری و فعال کردن تمام ظرفیت هاست.




نظرات