جشن سینمایی و تلویزیونی حافظ منظمتر از گذشته و در یک مکان بهتر برگزار شد؛ اما هنوز به انتخاب نامزدها، جوایز اهداشده و طولانی شدن مراسم انتقاد وارد است.
شب گذشته تندیسهای حافظ در ایستگاه بیست و سوم به صاحبانش رسید، برخی از آنها همچون مهران مدیری تندیسهایشان دورقمی شد، برخی برای اولین بار جایزه میگرفتند مثل قدرتالله ایزدی و بنفشه صمدی.
بسیاری از تشریفات ابتدایی برنامه و حضور هنرمندان ابراز رضایت کردند که از بینظمیهای سالهای گذشته کمتر شده بود. بهنظر میرسید تالار وزارت کشور مکان بهتری برای برگزاری این مراسم باشد، چرا که همهچیز شکل برگزاری یک آیین فرهنگی و هنری را داشت؛ در صورتی که اجرای برخی از مراسم به هتلها و مکانهایی غیر از فضای فرهنگی و هنری اختصاص داده میشود و به همین خاطر این ناهماهنگیها به چشم میآید،
اتفاقی که سالهای قبل میافتاد و جشن حافظ در یکی از هتلهای گرانقیمت شهر تهران برگزار میشد، همین انتظار را برای مخاطبین برنامه اینگونه بالا برده بود که حتماً با برنامههایی منظم، جذاب و با کیفیت و درجه هنری بالا روبهرو خواهیم بود، اما زمانی که رضا یزدانی گیتارزنان بهروی سن آمد و بدون هیچ تجهیزاتی شروع به خواندن کرد معلوم شد که گویا انتظارات بیهوده است.
اما شب گذشته هیچکدام از بخشهای برنامه و اجرای موسیقی با اخلال مواجه نشد، شاید تنها بتوان به طولانی شدن روند برنامه و خستگی هنرمندان انتقاد کرد. ناگفته نماند که شروع همراه با تأخیر و طولانی شدن «جشن حافظ» که همیشگی است و دیشب هم جایزههای زیاد هنرمندان را خسته کرد. ساعت هرچه به بامداد نزدیکتر میشد مجری برنامه اعلام میکرد؛ «میدانم خسته شدید اما چند تندیس دیگر بیشتر باقی نمانده است.»!
این اتفاق، اصول برگزاری رویدادهای جشنوارهای و جشنهای فرهنگی و هنری را تحتالشعاع قرار میدهد و آن را تبدیل به یک روند فرسایشی و خستهکننده میکند، شب گذشته هم از این قاعده مستثنی نبود و دچار چنین معضلی شد.
اما مراسم تا پاسی از شب ادامه پیدا کرد؛ یکی از شواهد اصلی خستگی، حضور برخی از هنرمندان روی صحنه بود که اعلام میکردند صحبت را کوتاه میکنند، حاضران خسته شدند، متضاد با برگزاری جشنوارهها و جشنهای دیگر فرهنگی و هنری، هنرمندان و همراهان پروژهها یکی یکی بعد از گرفتن یا نگرفتن جایزه از سالن بیرون بروند و تشویقها کمتر و کمتر شود.
جالب است مریم مؤمن و زهرا داودنژاد برای اهدای جایزه بخش بهترین فیلمنامه سینما روی جایگاه حاضر شدند؛ مؤمن این نکته را مطرح کرد؛ «وارد سالن شدم جمعیت بسیار باشکوهی حضور داشتند و گفتم روی صحنه بروم بسیار تشویق میشوم حالا که آمدم تشویقها آن شکوه ابتدایی را ندارد، درست است جایزه نگرفتهام اما تشویقهای شما حسّوحال خوبی را انتقال میدهد.»
بهنظر میرسد جشن حافظ بایستی در روند طولانی شدن اهدای جوایز، بازنگری جدّی داشته باشد تا مراسم از یک استاندارد زمانی برخوردار شود.
اما شب گذشته بهلحاظ مکانی و تشریفات حضور هنرمندان بسیار منظمتر از گذشته پیش رفت؛ علاقهمندان با هنرمندان مورد علاقهشان عکس یادگاری میگرفتند بیآنکه همراهان برخوردی داشته باشند و حاشیهای از این جنس اتفاق بیفتد.
نکته دیگر هزینه و بودجه چنین برنامههایی است که البته بهتعبیر امید معلم بهواسطه حامیان و اسپانسرها تأمین میشود، میتواند بهدور از زرقوبرقهایی هم باشد که در این گردهماییها شاهد آنها باشیم و هم بخشهای عمدهای از آنها به هنرمندان و سینماگرانی اختصاص پیدا کند که دچار مشکلات مالیاند.
اما امسال بیش از هر اتفاقی، انتقادات به جشن حافظ با اعلام نامزدها شروع شد. شاید اتفاق امیدوارکننده، قرار گرفتن نام سریال آقای قاضی، برنامه «برمودا» و سریال «سرزمین مادری» میان اسامی پرطمطراق شبکه نمایش خانگی بود که البته عمده آنها در ردیف آثار ضعیف قرار میگرفتند.
در یکی دو سال اخیر، سریالها و برنامههای تلویزیونی بهنوعی بایکوت میشد و فقط به انتخاب چهرهها و سریالها از آثار پلتفرمها و شبکه نمایش خانگی پرداخته میشد، امسال هم بیشتر انتخابها به شبکه نمایش خانگی منحصر شد، بهویژه آثاری که ضعیف بودن و بیکیفیت بودن آنها صدای مخاطب شبکه خانگی را هم درآورده بود.
«حافظ» امسال از میان سریالهای تلویزیونی فقط «سرزمین مادری» را انتخاب کرد که البته بهدلیل پرستاره بودن این سریال شاید نمیتوانست از آن صرفنظر کند، با این حال سریالهای «زیرخاکی» و «نون.خ.» حتی میان نامزدهای دریافت تندیس حافظ راه پیدا نکردند و سریالهای طنزی مثل «نیسان آبی» توانست جای این آثار را بگیرد.
با توجه به اینکه علی اوجی در مقام تهیهکننده «خائنکشی» قرار دارد و کارگردانی جشن حافظ را نیز عهدهدار بود، جوایز متعدد به «خائنکشی» شائبه ایجاد میکرد، در حالی که این فیلم بهاعتقاد بسیاری از منتقدان و کارشناسان ضعیفتر از دیگر آثار کارنامه مسعود کیمیایی بوده است.
جوایزی که بهسمت یک پلتفرم خاص گرایش داشت
آنقدر که جایزه دادن به سریال «در انتهای شب» قابل تحسین بود کاندیدا شدن «نیسان آبی» یا برگزیده شدن «دفتر یادداشت» تعجب همه را برانگیخت، در حالیکه سریال «سرزمین مادری» میتوانست چند تندیس حافظ را به خودش اختصاص دهد اما دریغ از یک لوح!
در بخش چهرههای تلویزیونی شرایط بسیار سخت بود چون احسان علیخانی و مهران مدیری و حتی حامد آهنگی حضور داشتند که برنامههایشان با استقبال مخاطبان مواجه شده بود اما غیر از «در انتهای شب»، دیگر آثار راه پیداکرده شبکه نمایش خانگی به بخش مسابقه جشن حافظ چندان آثار موفقی نبودند، اما هیئت داوران بیست و سومین دوره جشن حافظ ترجیح داد جوایز بین آثار ضعیف شبکه نمایش خانگی تقسیم شود.
بررسی جوایز بهگونهای نشان میداد که گرایش انتخابها تنها بهسمت یک پلتفرم خاص گرایش داشت و حتی برای ممانعت از این شبهه کوچکترین تلاشی هم نشده بود.
هرچند امید معلم در شب گذشته اعلام کرد هیئت داوران هیچ فیلم سینمایی را شایسته ندانست که تندیس حافظ بهترین فیلم سینما به آن اختصاص پیدا کند و ابراز امیدواری کرد سینمای ایران بهسمت ژانرهای متنوع و فیلمنامههای بهتر برود.
بهنظر میرسد میبایست این سختگیری و دقت نظر در اهدای جوایز به بخش سریالهای تلویزیونی و استریمهای آنلاین نمایش خانگی اتفاق میافتاد.
نظرات