گروه بین الملل عصرقانون: محمدعلی حسننیا
ضاحیه بیروت بعد از یکسال دوباره با شلیک موشک هواپیماهای اسرائیلی به لرزه درآمد. هدف، هیثم علی طباطبایی فرمانده ارشد نظامی حزب الله لبنان بود. وی جزء با نفوذترین و یکی از مهمترین فرماندهان دو دهه اخیر مقاومت لبنان محسوب میشد. او که به فرمانده در سایه معروف بود، تاثیر زیادی بر توان نظامی، رزمی و راهبردی حزب الله لبنان داشت.
هیثم طباطبایی که بود؟
هیثم علی طباطبایی از فرماندهان نظامی حزب الله، از پدری ایرانی و مادری لبنانی متولد شده و در یگان رضوان، فرماندهی یگان واکنش سریع را برعهده داشت. هیثم علی زمانی بهعنوان فرمانده یگان جنگ در الخلیل در صورت لزوم برای ورود به اراضی اشغالی شناخته میشد. او بعد از شهادت ابراهیم عقیل به عنوان فرمانده ارکان نظامی حزب الله لبنان(فرمانده ارتش مقاومت) منصوب شده بود و در کنار حاج محمد حیدر دو بال راهبردی و نظامی این جنبش محسوب میشدند.
چرا اسرائیل حمله کرد؟
یکی از عمده دلایل حمله تل آویو به ضاحیه و ترور هیثم طباطبایی تغییر دکترین حزب الله لبنان بود. این جنبش بعد از ضربات متعدد نظامی و امنیتی در جنگ با اسرائیل به تغییر دکترین سوق پیدا کرد. تغییر از بازدارندگی آشکار به بازسازی پنهان. در یکسال اخیر تمام همت حزب الله این بود که بتواند دوباره توان موشکی، پهپادی، رزمی و لجستیکی خود اعم از نظامی و غیر را تقویت کند. اسرائیل هم بارها با ضربات نظامی سعی کرد جلوی این روند را بگیرد. اما این ضربات به تنهایی کافی نبود و دست به ترور ارشدترین فرمانده نظامی این حزب زدند. ببر همین اسا باید توجه کرد که دلیل اصلی حمله اسرائیل، تلاش این رژیم برای ممانعت یا دستکم کند کردن روند بازسازی حزب الله است.
چه گزینه های در پیش است؟
اسرائیل در پی این حمله سه گزینه دارد: ادامه وضع موجود، ورود به جنگ تمامعیار، انجام عملیات زمینی متمرکز در جنوب لبنان. هر کدام از این گزینهها برای مقابله با حزب الله لبنان دارای تبعات خاص خود است. اگر وضع موجود ادامه پیدا کند قطعاً حزب الله میتواند روند بازسازی رو جلو ببرد. اگر وارد جنگ تمام عیار هوایی و ترور شود، قطعنامه آتش بس را نقض کامل کرد و باید منتظر پیامدهای ورود حزب الله باشد. در صورتی که به عملیات زمینی روی بیاورد با تجربههای تلخ قبلی روبرو خواهد شد و در مجموع پیروزی بزرگی کسب نخواهد کرد.حز
حزب الله چه میکند؟
این جنبش با گزینههای محدودی روبرو است. جنبش مقاومت لبنان امروز در وضعیتی نیست که بتواند وارد یک جنگ تمام عیار شود. بعد از ۷ اکتبر و ضربات متعددی که به حزب الله وارد شد، هم در درون هم در بیرون دچار فرسایش جدی شده است. حزب الله در درون با ترور فرماندهان و کاهش اثرات بازدارندگی مواجه است. در هاله بیرونی هم دولت، و در راس آنها نخست وزیر و رئیس جمهور خواستار خلع سلاح حزب الله هستند و اگر جنگ دوبارهای صورت بگیرد بهانهای در دست مخالفان خواهد بود که روند تسلیم سلاح را بُرندهتر میکند.
بر این اساس، حزبالله در دو سطح موازی حرکت میکند: اول در مواضعی که علناً بیان میکند و دوم در «پشت صحنه» با آمادهسازی زیرساختهای نظامی و تدارکات ویژه برای غافلگیریهایی که «دیگر نیازی به افشای آنها ندارد».
از سوی دیگر، اسرائیل قصد دارد بر اساس یک دکترین قاطع عمل کند که مطابق آن «نمیخواهد هیچ گروه قدرتمندی در جبهههایش باقی بماند» و بنابراین به سیاستی ادامه میدهد که در آن هیچ توافق احتمالی با لبنان را «مگر اینکه شامل برچید شدن ساختار نظامی حزب الله» باشد، قبول نخواهد کرد.
آینده و سناریوهای آن:
در یک سناریو حزب الله لبنان به روند بازسازی ادامه میدهد و اسرائیل هم به سیاست گاه بی گاه ترور و حمله به مناطق مختلف ادامه خواهد داد. این موضوع تا مسیری جلو میرود و بعد از رسیدن بازدارندگی حزب الله با یک عملیات یا حادثه متوقف خواهد شد.
حزب الله در بین دو راهی موجود، یک مسیر را انتخاب و پاسخ را در پیش بگیرد که البته بعد از آن جنگ تمام عیار حتمی خواهد بود.
حزب الله شگفتانهای رو کند و روند جنگ بر اثر همین موضوعات یا تغییرات پیشبینی نشدهای در منطقه یا درون اسرائیل به راهی دیگر کشیده شود.
بنابراین اسرائیل از این فرصت بزرگ «آزادی عمل» استفاده خواهد کرد و هر جا اثری از حزب الله و فرماندهان آن مشاهده کند ضربه را وارد میکند. اما این ضربات کوتاه مدت و میان مدت هستند و در مقابل، عزم حزب الله برای بازسازی جدی است.




نظرات