رژیم صهیونیستی به‌دلیل نقض حقوق بشر در حمله به ایران باید مورد پیگرد قرار گیرد

به گزارش گروه اجتماعی عصر قانون: ناصر سراج دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه گفت: کشور امروز در سایه فداکاری و رشادت‌های زنانی و مردانی برقرار است که برای آرمان‌ها و دفاع از این سرزمین، جان خود را ایثار کردند. ما قدردان همه شهدا هستیم، یاد آنان را پاس می‌داریم و با تمام وجود به ایشان افتخار می‌کنیم.

وی ادامه داد: همچنین تنها دو روز از شانزدهم آذر، روز دانشجو، گذشته است؛ روزی که به پاسداشت قشر فرهیخته و آینده‌ساز این سرزمین نام‌گذاری شده است. دانشجویانی که با روحیه پرسشگری، پویایی و تلاش خستگی‌ناپذیر علمی، موتور پیشرفت و تعالی کشور به شمار می‌روند و نقش بی‌بدیل آنان در ساختن فردای ایران بر کسی پوشیده نیست. ضمن تبریک مجدد این روز، یاد و خاطره شهدای دانشجو ـ به‌ویژه دانشجویان شهید دوران دفاع مقدس و جنگ تحمیلی ـ را گرامی می‌داریم؛ بزرگ‌مردانی که با ایثار جان خود، پرچم عزت و سربلندی ایران را برافراشته نگاه داشتند.

سراج گفت: «جنگ تحمیلی ۱۲ روزه»، بار دیگر چهره واقعی مدعیان دروغین حقوق بشر، به‌ویژه آمریکا، را آشکار ساخت و نشان داد آنان نه‌تنها ارزشی برای حقوق بشر قائل نیستند، بلکه از هیچ اقدامی برای ضربه‌زدن به ملت ایران فروگذار نمی‌کنند. آمریکا، رژیم صهیونیستی و سازمان‌های اطلاعاتی وابسته در چهار دهه گذشته همواره با حمایت از گروه‌های تروریستی، به‌ویژه منافقان، علیه دانشمندان، شخصیت‌های سیاسی، امنیتی، علمی و نظامی کشور دست به عملیات‌های تروریستی زده‌اند.

وی ادامه داد: جنگ تحمیلی ۱۲ روزه نیز ادامه همین دشمنی‌ها بود که در نهایت با شکست مفتضحانه آنان پایان یافت. دشمنان می‌کوشیدند با این حملات، آشوب و تحریک افکار عمومی را در داخل ایران ایجاد کنند، اما ایستادگی ملت و نیروهای مسلح مقتدر سبب شد جریان امور برخلاف خواست و برنامه‌ریزی آنان پیش برود. نه‌تنها هدفشان محقق نشد، بلکه همبستگی، اتحاد و همراهی ملی به شکلی معنادار تقویت شد.

دبیر ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران گفت: این تجاوز نظامی در حالی رخ داد که جمهوری اسلامی ایران در میانه مذاکرات جدی و صادقانه با ایالات متحده و بر پایه حسن‌نیت و رویکرد دیپلماتیک قرار داشت؛ رخدادی که عمق دشمنی ریشه‌دار آمریکا با ملت ایران را آشکارتر کرد. از منظر حقوق بین‌الملل نیز حملات آمریکا و رژیم صهیونیستی مصداق بارز تجاوز و نقض اصل بنیادین منع توسل به زور در ماده ۲ منشور ملل متحد بود. علاوه بر این، جنایات رخ‌داده نمونه آشکار نقض گسترده، سازمان‌یافته و سیستماتیک مقررات بین‌المللی به‌ویژه در حوزه حقوق بشر، حقوق بشردوستانه و منشور ملل متحد محسوب می‌شود.

سراج گفت: این حملات اصول بنیادین حقوق بین‌الملل بشردوستانه، از جمله «تمایز»، «تناسب» و «احتیاط» را به‌صورت آشکار نقض کرد. هدف قراردادن عمدی غیرنظامیان و تأسیسات درمانی و امدادی مطابق کنوانسیون‌های ژنو و پروتکل‌های الحاقی آن، مصداق جنایت جنگی بوده و مستوجب پیگرد بین‌المللی است. در جریان این تجاوز، ۱۱۰۰ شهروند ایرانی شامل ۱۰۲ زن ـ دو نفر باردار ـ ده‌ها کودک و نوجوان و تنی چند از نخبگان علمی به شهادت رسیدند و بیش از ۵۶۰۰ نفر مجروح شدند.

وی ادامه داد: شهروندان غیرنظامی، از جمله زنان، کودکان، سالمندان، معلولین و کادر درمانی از قربانیان اصلی این حملات بودند. در این تجاوزها، هفت بیمارستان و مرکز درمانی، شش پایگاه اورژانس، چهار واحد بهداشتی و بیش از ده دستگاه امدادی هدف قرار گرفت. حمله به زندان اوین نیز که در آن زندانیان، کارکنان اداری، سربازان وظیفه، خانواده زندانیان و حتی همسایگان حضور داشتند، نمونه بارز جنایت جنگی به شمار می‌آید. این جنایات تنها گوشه‌ای از چهره واقعی مدعیان حقوق بشر است؛ کشورهایی که شعار انسان‌دوستی سر می‌دهند اما در میدان عمل از هیچ اقدامی برای نابودی انسان‌ها و زیرپا گذاشتن اصول اخلاقی و انسانی کوتاهی نمی‌کنند.

سراج با اشاره به نسل‌کشی رژیم اشغالگر در فلسطین گفت: فجایع هولناک غزه نیز چهره واقعی همین مدعیان را آشکارتر ساخت. کشورهایی که دم از آزادی، انسانیت و صلح می‌زنند، در برابر کشتار کودکان، زنان و غیرنظامیان بی‌دفاع فلسطینی نه‌تنها سکوت کردند بلکه با حمایت سیاسی، امنیتی و رسانه‌ای خود در این جنایات شریک شدند. چنان‌که مقام معظم رهبری تأکید کرده‌اند، فاجعه غزه یکی از «هولناک‌ترین و شرم‌آورترین» وقایع تاریخ منطقه است که رژیم صهیونیستی را در نهایت بی‌آبرویی و رسوایی قرار داده است.

دبیر ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران گفت: آمریکا نیز که همواره پشتیبان این رژیم بوده، در کنار آن ایستاد و به همان اندازه در افکار عمومی جهان بی‌آبرو و منفور شد. ملت‌ها می‌دانند رژیم صهیونیستی بدون حمایت‌های گسترده آمریکا هرگز توان ایجاد چنین فجایعی را نداشت. به تعبیر رهبر انقلاب، «امروز منفورترین فرد در جهان، رئیس رژیم صهیونیستی است» و ساختار سیاسی این رژیم بیش از هر زمان دیگری رسوا شده است. همچنین موج نفرت جهانی از صهیونیسم، دامن آمریکا را نیز گرفته و وجهه آن را در سطح جهان مخدوش کرده است. حمایت دولت آمریکا ـ چه در دوره بایدن و چه در دوره رئیس‌جمهور فعلی آن ـ از رژیم صهیونیستی بی‌حد بوده و از ابتدای تجاوز همه‌جانبه به غزه، این کشور با حمایت‌های نظامی، اطلاعاتی، سیاسی و رسانه‌ای خود تلاش کرده است جنایات این رژیم را پنهان نگه دارد و مانع دستیابی به آتش‌بس فوری شود.

وی ادامه داد: در همین راستا، به جای شنیدن صدای اعتراض اساتید و دانشجویان معترض به جنایت‌های رژیم صهیونیستی، دولت آمریکا با شدیدترین برخوردها سعی در سرکوب جنبش‌های اعتراضی مسالمت‌آمیز آنان داشت؛ روندی که در برخی کشورهای اروپایی نیز دیده شد و نشان‌دهنده تناقض آشکار میان ادعاهای آنان درباره آزادی بیان و رفتار واقعی‌شان است. این سرکوب‌ها در امتداد همان سیاست حمایت همه‌جانبه از جنایات رژیم صهیونیستی بود و حس بی‌کیفرمانی را در میان حاکمان این رژیم تقویت کرد. چهره واقعی «حقوق بشر آمریکایی» هنگامی آشکار می‌شود که نقاب از منافع ژئوپولیتیک برداشته شود؛ در چنین شرایطی، این حقوق بشر در سیاه‌ترین و متظاهرترین حالت خود نمایان می‌‌شود.

سراج گفت: نمونه بارز این دوگانگی، حمایت آشکار ایالات متحده و برخی متحدانش از گروه‌های تروریستی مانند منافقین است؛ گروهکی که دستش به خون هزاران زن و مرد و کودک بی‌گناه ایرانی آلوده است و با وجود سوابق سنگین تروریستی، در محافل قدرت در واشنگتن و اروپا نه‌تنها محکوم نمی‌شود بلکه به‌عنوان اپوزیسیون و جریان دموکراسی‌خواه معرفی می‌‌شود. این رفتار دوگانه و پارادوکسیکال، اخلاق‌مداری ادعایی غرب را عریان می‌سازد. برای سیاستمداران کاخ سفید، برچسب «تروریسم» ابزاری انعطاف‌پذیر در خدمت اهداف امپریالیستی است. اگر گروهی علیه منافع آنان عمل کند، فوراً در فهرست تروریستی قرار می‌گیرد؛ اما اگر همان گروه، همچون منافقین، ابزاری برای فشار بر کشوری مستقل مانند ایران باشد، ناگهان گذشته خونینشان نادیده گرفته می‌شود و پرونده جنایاتشان خاک می‌خورد.

وی افزود: این رویکرد دوگانه، فریاد عدالت‌خواهی میلیون‌ها ایرانی را که عزیزان خود را در ترورهای این گروهک از دست داده‌اند، بیش از پیش بلندتر کرده است؛ خون شهیدان، گواه مظلومیت ملت ایران در برابر این استانداردهای دوگانه و سیاست‌های غیرانسانی است. گفتمان حقوق بشر در دست امپریالیسم، صرفاً به یک سلاح تبلیغاتی برای تضعیف دشمنان و تسلط بر ملت‌ها تبدیل شده است. در این چارچوب، نه اصل ثابتی وجود دارد و نه ارزشی انسانی پابرجا می‌ماند؛ معیار نهایی، تنها حفظ هژمونی و ادامه چپاول منابع ملت‌هاست.

دبیر ستاد حقوق بشر گفت: در چنین شرایطی، هوشیاری و افشای این ریاکاری جهانی وظیفه همگانی است. باید پرده از این نمایش شوم برداشت و به جهان نشان داد که پشت شعارهای فریبنده دموکراسی و حقوق بشر، چهره زشت استعمار نوین و تروریسم دولتی پنهان شده است. مقاومت در برابر این ابزارسازی خطرناک، مقاومت در برابر نفرت‌پراکنی تمدن مدرن غربی است؛ تمدنی که رویکرد حقوق بشری آن بیش از هر چیز، ابزاری برای اعمال فشار سیاسی، اقتصادی و امنیتی است.

سراج با بیان اینکه آمارهای هولناک و تکان‌دهنده جهان امروز پرده دیگری از حقیقت شرم‌آور «حقوق بشر غربی» را آشکار می‌کند، ادامه داد: سازوکارهای به‌اصطلاح حقوق بشری و نهادهای بین‌المللی نه‌تنها ضامن امنیت و رفاه انسان نیستند، بلکه خود بخشی از ماشین تولید فاجعه‌اند. در جهانی که سالانه صدها هزار نفر به‌دلیل گرسنگی جان می‌سپارند و بیش از دو میلیارد و سیصد میلیون نفر با ناامنی غذایی دست و پنجه نرم می‌کنند، فریادهای توخالی حقوق بشر از سوی قدرت‌هایی بلند می‌شود که با سیاست‌های استعماری، تحریم‌های کمرشکن، غارت منابع ملت‌ها و برافروختن جنگ‌های نیابتی، بستر همین بحران‌های انسانی را ایجاد کرده‌اند. این آمارها، تنها نوک کوه یخ نظمی فاسد و شکست‌خورده را نشان می‌دهد.

وی افزود: شکاف‌های ژئوپولیتیکی موجود تصادفی نیست؛ نتیجه طراحی عامدانه نظمی است که در آن امنیت غذایی و حق حیات میلیون‌ها انسان قربانی حرص سیری‌ناپذیر شرکت‌های چندملیتی، بازارهای مالی بی‌قاعده و اهداف توسعه‌طلبانه قدرت‌هایی چون آمریکا می‌شود. صحنه غزه، اوج یک جنایت سیستماتیک است. در برابر چشمان به ظاهر بیدار نهادهای بین‌المللی، یک نسل با بمباران و محاصره غذایی نابود می‌شود. اینجا دیگر سخن از «شکست» نیست؛ این یک قتل‌عام سازمان‌یافته است که با مجوز ضمنی همان نظم حقوق بشری واشنگتن‌محور انجام می‌گیرد. وقتی پای منافع راهبردی غرب در میان باشد، حقوق بشر یا به‌کلی فراموش می‌شود یا به ابزاری برای مشروعیت‌بخشی به جدیدترین تجاوزها و جنایات بدل می‌گردد. پیام روشن است: حقوق بشر غربی کالایی لوکس و گزینشی است؛ برای ملت‌های همسو با منافع غرب معتبر و برای ملت‌های مستقل، مقاوم و نافرمان فاقد هرگونه ارزش. گرسنگی و مرگ میلیون‌ها نفر در آفریقا، آسیا و خاورمیانه برای این نظام، «هزینه جانبی قابل قبول» است؛ در حالی که کوچک‌ترین اتفاق در نزدیکی مرزهایشان به «بحرانی جهانی» تبدیل می‌شود.