سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان در گفتگویی درباره سیاست خارجی دولت چهاردهم گفت: رویکرد دولت چهاردهم، رویکردی روشن است. ما بهدنبال افزایش تعاملات دیپلماتیک بودهایم، بهویژه در منطقه و در محیط همسایگی. از تعامل دیپلماتیک با کشورهای غربی، از جمله ایالات متحده آمریکا و مذاکره با آمریکا در موضوع هستهای نیز هرگز ابا نکردهایم. در این زمینه برنامهریزی کرده و حتی اقدام هم کردهایم. همه شاهد بودند که ما پنج دور مذاکره داشتیم که در نهایت، به جنگ منتهی شد. بهعبارت دیگر، رویکرد ما استفاده از مذاکره و ابزار دیپلماسی در روابط خارجی بوده و تقویت این رویکرد مدنظر قرار گرفته است.
وی افزود: من همینجا جملهای را که بارها گفتهام، بار دیگر تکرار میکنم تا سوءتفاهمی پیش نیاید: هم مذاکره و هم جنگ، هر دو ابزارهایی هستند که حکومتها برای رسیدن به اهداف خود انتخاب میکنند. مذاکره و دیپلماسی راههایی کمهزینهتر و کمخطرتر هستند، اما گاهی اوقات، هزینهی آنها از جنگ هم بیشتر است. جنگ معمولاً راهی پرهزینه است، اما برخی مواقع از مذاکرهای که منجر به تسلیم شود، کمهزینهتر است. بنابراین، هیچیک از این دو ابزار، قداست ذاتی ندارند و هیچکدام نیز پلیدی ذاتی ندارند. همهچیز بستگی دارد به اینکه در چه شرایطی، کدام ابزار را به کار بگیرید.
عراقچی خاطرنشان کرد: در برخی موقعیتها باید بجنگید؛ اگر نجنگید، بهاصطلاح، باختهاید و منافع کشور را نادیده گرفتهاید. در برخی شرایط نیز نباید جنگید؛ چراکه در این صورت، هزینهای غیرضروری به کشور تحمیل میشود. در بعضی مواقع باید مذاکره کرد و مشکلات کشور را از طریق مذاکره حل نمود. وگاهی هم نباید مذاکره کرد؛ مخصوصاً زمانی که مذاکره ممکن است به تسلیم، خواری، یا زیر سؤال رفتن عزت یک کشور بینجامد. زمانی که حاکمیت کشور تهدید شود و طرف مقابل بخواهد از طریق مذاکره به خواستههایی برسد که از طریق جنگ نتوانسته به آنها دست یابد.
وی ادامه داد: اینها مسائلی هستند که در مورد آنها باید بهصورت موردی تصمیمگیری شود. دولت چهاردهم کاملاً به این اصل ملتزم است که منافع ملی ایران و مصالح عالیه مردم ایران تعیینکننده هستند که در هر مقطع، چه کاری باید انجام شود. ما همانطور که در جنگ با جدیت، قوت، و اقتدار ایستادیم، جنگیدیم، مقاومت کردیم و نتایجش را هم دیدیم؛ اگر لازم باشد، در مذاکره نیز با همان قوت و اقتدار میایستیم و تلاش میکنیم منافع کشور را تأمین کنیم. همانگونه که در جنگ مقاومت کردیم، در مذاکره نیز مقاومت کردهایم. وقتی طرف مقابل در مذاکره از تحمیل خواستههای خلاف منافع و امنیت ایران ناامید شد، به ابزار بعدی خود روی آورد.
وزیر امور خارجه کشورمان همچنین اظهار داشت: ما وارد مذاکره شدیم، اما از منافع مردم ایران و از حقوق ملت کوتاه نیامدیم. این، مرام ماست. آقای دکتر پزشکیان نیز همواره همین نکته را بیان کردهاند. البته ادبیات ایشان، ادبیات خاص خودشان است و مردم نیز با همین ادبیات به ایشان رأی دادهاند. ادبیاتی که از نظر من، از خلوص نیت و مردمیبودن ایشان ناشی میشود. ایشان با زبان خودشان صحبت میکنند و ما هم در وزارت امور خارجه با ادبیات خودمان صحبت میکنیم. اما اصل ماجرا و مرام ما در سیاست خارجی این است که از ابزار دیپلماسی در هرجا که لازم باشد استفاده کنیم و فرصتهایی را که دیپلماسی ایجاد میکند از دست ندهیم. نباید نگاهی صفر و صدی به مذاکره یا جنگ داشت؛ اینکه جنگ همیشه مقدس و مذاکره همیشه امری پلید است که نباید به سراغ آن رفت، نگاهی نادرست و غیرواقعبینانه است.
در جنگ ۱۲ روزه، دیپلماسی ما دامنه جنگ را محدودتر از نقشه دشمن کرد
عراقچی در گفتگو با خبرگزاری ایرنا، درباره اینکه آیا دیپلماسی منطقهای ایران پیش از آغاز جنگ موثر بوده یا خیر، گفت: دیپلماسی منطقهای ما بسیار مؤثر بود. یادم هست در یک فاصله زمانی کوتاه تقریباً به همه کشورهای منطقه سفر کردم و یک فهم جمعی در منطقه شکل گرفت که جنگ به نفع هیچ کس نیست و اگر جنگ در منطقه گسترش پیدا کند، میتواند خسارتهای زیانباری برای همه کشورهای منطقه داشته باشد. این دقیقاً خواست رژیم صهیونیستی است که هیچ کشوری در منطقه قوی نباشد. آنها میخواهند منطقه ضعیف، پراکنده و فروپاشیده باشد. نباید اجازه بدهیم رژیم صهیونیستی به این هدف خود برسد و آتش جنگ را در منطقه گسترده کند.
وی افزود: این به نظر من فهمی بود که در منطقه ایجاد شد و تماسها و لابیهایی که کشورهای منطقه برقرار کردند، پیگیریهایی که انجام شد، همراه با پیگیری خود ما، در مقاطع مختلف جنگ را جلو گرفت، عقب انداخت و محدود کرد. حتی در جنگ ۱۲ روزه، به نظر من دیپلماسی ما موفق شد دامنه جنگ را محدودتر از آن چیزی که میتوانست باشد، نگه دارد. این به خاطر کار دیپلماسی بود.
عراقچی ادامه داد: ولی یک نکته دیگر هم باید عرض کنم؛ ببینید، فقط دیپلماسی نیست که میتواند جلوی جنگ را بگیرد. مجموعه قدرتهای یک کشور است که بازدارندگی ایجاد میکند. دیپلماسی در واقع زبان قدرت یک کشور است، نه خود قدرت آن کشور. قدرت وقتی ایجاد میشود که یک دیپلماسی موفق بتواند مولفههای قدرت کشور را به امنیت و منافع تبدیل کند.
وزیر امور خارجه خاطرنشان کرد: لذا وقتی علت وقوع یا عدم وقوع جنگ را بررسی میکنیم، باید مجموعه مولفههای قدرت کشور را در نظر بگیریم. حتی در آن دفعاتی که جنگ نشد و سیاست ما فعال شد و در منطقه حرکت کرد، همه آن را فقط به دیپلماسی نسبت نمیدهم، بلکه توانمندی نیروهای مسلح ما برای واکنشهای قوی بود که مانع جنگ شد. در جنگ هم این توانمندی بود که باعث پایان جنگ شد. البته دیپلماسی مؤثر بود، اما واقعاً توان واکنش قدرتمند جمهوری اسلامی بود که باعث ناامیدی دشمن از ادامه جنگ شد.
وی همچنین گفت: تمام تلاشهای دشمن در روزهای اول جنگ برای از بین بردن این توانمندی بود؛ اینکه فرماندهانی را شهید کردند یا مراکز خاصی را زدند تا توان واکنش ما را کاهش دهند، اما موفق نشدند. چون موفق نشدند، بعد از ۱۲ روز دیدند ضربات وارد شده برایشان غیرقابل تحمل است و بنابراین آنها بودند که درخواست آتشبس دادند. بنابراین دیپلماسی جایگاه و نقش خودش را دارد، اما در اصل، ادامهدهنده مجموعه قدرتهای یک کشور است که منجر به تحول میشود.
خواسته آمریکا در ابتدا این بود که ایران توانمندی ساخت سلاح هستهای نداشته باشد
عراقچی در پاسخ به این سوال که آیا خواسته آمریکا از اولین مذاکره غنی سازی صفر بوده یا خیر، اظهار داشت: خیر، خواسته آمریکا از ابتدا این بود که ایران توانمندی ساخت سلاح هستهای نداشته باشد. برخی آنها را قانع کردند که با وجود غنیسازی، این توانمندی همیشه وجود خواهد داشت و بنابراین خواسته آنها به معنای «غنیسازی صفر» شد. از روز اول و از دور اول مذاکره هم همین خواسته را داشتند. البته گاهی در میان مذاکرات ما تلاش میکردیم آنها را به این نقطه برسانیم که تحقق خواسته عدم سلاح هستهای الزاماً با وجود غنیسازی تناقض ندارد. سیاست ما قطعی است؛ بر اساس فتوا، اصول و اعتقادات خودمان، ما سلاح هستهای نمیخواهیم اما غنیسازی را میخواهیم داشته باشیم؛ هم برای نیازهای خودمان و هم به عنوان حقی که داریم و باید اجرا شود، و هم به عنوان یک دستاورد علمی ارزشمند که خودمان به آن رسیدیم. در مواقعی برخی پیشنهادات میتوانست کارساز باشد، اما وقتی این پیشنهادات به واشنگتن میرفت، دوباره تصمیمشان عوض میشد. واضح بود که لابی قویتری در واشنگتن بر آنها تأثیرگذار است.
وی افزود: ما چندین طرح عملیاتی داشتیم تا بین غنیسازی و عدم برخورداری از سلاح مصالحه ایجاد کنیم. این طرحها در جریان مذاکرات مورد توجه قرار گرفت و تمایل نشان داده شد، اما وقتی به واشنگتن میرفت، کسانی بودند که آنها را قانع میکردند که باید بر «غنیسازی صفر» ایستادگی کنند. من فکر میکنم لابی بسیار قویتری در واشنگتن وجود داشت که این خواسته را بر آمریکاییها تحمیل کرد. در غیر این صورت، آمریکاییها یا حداقل مذاکرهکنندگان ما آمادگی داشتند که به فرمولهای میانبر برسند.
تصمیمگیری درباره مذاکرات در شورای عالی امنیت ملی صورت میگیرد
وزیر امور خارجه کشورمان در خصوص تصمیمگیری درباره مذاکرات گفت: از روز اول که مذاکرات شروع شده تصمیمگیری در شورای عالی امنیت ملی صورت میگیرد و اجرا در وزارت امور خارجه است. در اجرا وزارت امور خارجه طراحی میکند که با چه کسی، چگونه، کجا مذاکره شود و استراتژی مذاکره چیست؛ از کجا شروع کنیم و به کجا برسیم. در این زمینه ممکن است کسی از ما ایراد بگیرد یا نگیرد؛ نقطه قوت و ضعف ما در این اجرا است. اما اینکه سیاست کلی چه باشد، در چه محدودهای میتواند حرکت کند، از کجا جلوتر نرود و از کجا عقبتر نیاید، همه در شورای عالی امنیت ملی تصمیمگیری میشود.
ما نمیتوانیم همکاری با آژانس را به صورت کامل قطع کنیم
عراقچی در خصوص سفر معاون مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران گفت: سفر آقای آپارو برای اینکه ما در این موضوع به فهم بهتری برسیم، به نظرم خوب بود. بعد از این سفر، مجموعه دیدگاههای خود را در خصوص یک مدالیته ممکن بر مبنای قانون مجلس مکتوب کردیم و ارائه دادیم. روز شنبه ۲۵ مرداد آژانس نظرات خود را مکتوب کرد و به ما بازگرداند و این تعامل رفت و برگشت بین ما و آژانس ادامه دارد. احتمالا همکاران را به وین اعزام خواهیم کرد تا دور دیگری از مذاکرات آنجا انجام شود.
وی افزود: بازگشت بازرسان بر مبنای قانون مجلس امکانپذیر خواهد بود، یعنی با تشخیص شورای عالی امنیت ملی. من اجازه میخواهم یک مثال بزنم که برای همه مردم روشن شود. ما نمیتوانیم همکاری با آژانس را به صورت کامل قطع کنیم. مثلاً حدود یک ماه یا یک ماه و نیم دیگر نوبت تعویض سوخت نیروگاه بوشهر است و این تعویض سوخت باید در حضور بازرسین آژانس صورت بگیرد، بنابراین باید بازرسی باشند تا بتوانیم این کار را انجام دهیم. خود مسئولین روسی نیروگاه هم به ما میگویند که در این کار تسریع کنیم تا بتوانیم این کار را انجام دهیم، وگرنه طبق قوانین نمیتوانیم این کار را انجام دهیم. این یکی از موضوعاتی است که در مدالیته باید مشخص شود.
وزیر امور خارجه ادامه داد: مورد دیگر اینکه اصولاً آژانس درخواست خود را برای بازرسی از تاسیساتی که بمباران نشدهاند به ما ارائه میدهد، ما این درخواست را به شورای عالی امنیت ملی میفرستیم و شورا تصمیم میگیرد که با چه شرایطی اجازه بازرسی داده شود. این کار باید صورت بگیرد و ما باید برای آن برنامهریزی کنیم. پس اینطور نیست که ما بگوییم همکاری با آژانس را مطلقاً قطع میکنیم. اگر روزی نظام تصمیم بگیرد از انپیتی خارج شود، خب این کار را انجام خواهد داد. در حالی که فعلاً تصمیم داریم در انپیتی بمانیم، من این را به عنوان مثال میزنم و تصور نشود که این بحث وجود دارد یا ندارد، بلکه ممکن است در آینده به نقطهای برسیم که این بحث مطرح شود.
همکاری جدید با آژانس قطعاً مشابه گذشته نخواهد بود
این دیپلمات ایرانی درباره همکاری جدید با آژانس اظهار داشت: این موضوع، هم درست است و هم ملاحظاتی در خصوص آن وجود دارد. قطع همکاری با آژانس تبعات خاص خود را دارد و ادامه همکاری با آژانس به شیوه سابق نیز دیگر امکانپذیر نیست. سؤال بنده از آژانس این است که برای بازرسی از یک تأسیسات هستهای بمبارانشده، چه پروتکل مشخصی وجود دارد؟ خود آژانس نیز پاسخی ندارد، زیرا چنین سابقهای تاکنون وجود نداشته است. یک تأسیسات ثبتشده نزد آژانس که مشغول فعالیتهای صلحآمیز هستهای بوده، هدف بمباران قرار گرفته است؛ اکنون پرسش این است که نحوه بازرسی از آن چگونه باید باشد؟ آژانس در این زمینه هیچ سابقهای ندارد و نمیتواند پروتکل مشخصی ارائه کند؛ مثلاً بگوید در این مورد باید به فلان بند از قانون پادمان مراجعه کرد. بنابراین نیاز به مذاکره وجود دارد، و از جهاتی این امر بهراحتی نیز امکانپذیر نیست.
وی افزود: با توجه به تجربه اخیر، بدون تردید برای ما ملاحظات جدید امنیتی و ایمنی بهوجود آمده است. در شرایط فعلی، حتی نزدیک شدن به این تأسیسات نیز ممکن است مخاطرات خاص خود را داشته باشد. بنابراین، تا زمانی که تکلیف این موارد روشن نشده باشد، امکان آغاز همکاری مجدد وجود ندارد. این همکاری جدید با آژانس قطعاً مشابه گذشته نخواهد بود، بهویژه آنکه مطابق قانون مجلس، همه امور باید از مسیر شورای عالی امنیت ملی پیگیری شود و این شورا است که تصمیم میگیرد بازرسیها در کجا و چگونه انجام شود یا انجام نشود.
تروئیکای اروپایی را عضو برجام نمیدانیم
عراقچی با بیان اینکه ما با اروپاییها نیز تماسهایی داریم، اظهار داشت: واژه «مذاکره برای مذاکره» میتواند دو معنا داشته باشد؛ یکبار به معنای مذاکره صرفاً برای انجام مذاکره است، مثلاً برای پاسخ به افکار عمومی یا برای اتلاف وقت، که معمولاً این تعبیر در همین معنا بهکار میرود. اما معنای دوم این است که مذاکره میشود تا نحوه مذاکره مشخص گردد. در حال حاضر، با اروپاییها در مرحلهای هستیم که بررسی کنیم آیا اساساً زمینهای برای یک مذاکره واقعی و مبادله جدی میان ما و آنان وجود دارد یا خیر.
وی افزود: در جلساتی که با طرفهای اروپایی داشتیم، تأکید آنها نیز بر همین موضوع بوده است که باید ببینیم بر چه مبنایی میتوانیم وارد مذاکره شویم. بنده در یکی از جلسات از آنها پرسیدم که یک دلیل ارائه دهید که چرا ما باید با شما مذاکره کنیم؟ شما کدام تحریم یا تهدید را میتوانید بردارید یا حلوفصل کنید؟
وزیر امور خارجه ادامه داد: آنها اکنون تنها ابزاری که فکر میکنند در اختیار دارند همین اسنپبک است. در این خصوص نیز موضع خود را بهروشنی برای آنها تبیین کردیم: اولاً، شما اساساً حق استفاده از اسنپبک را ندارید، زیرا پس از خروج آمریکا از برجام و با مواضع اخیرتان – از جمله طرح موضوع “غنیسازی صفر” – عملاً خود شما نیز از برجام خارج شدهاید. بنابراین، دیگر بهعنوان مشارکتکننده در برجام شناخته نمیشوید و حق اسنپبک مختص اعضای باقیمانده در برجام است. ثانیاً، حتی اگر فرض کنیم که حق دارید از اسنپبک استفاده کنید، در صورت انجام آن، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اولاً، نقش اروپا در روند دیپلماتیک کاملاً به پایان میرسد؛ ابزاری را استفاده کردهاید و تمام شده است. پس از آن چه میماند؟ پایان دیپلماسی؟
وی خاطرنشان کرد: این سؤال را بنده صراحتاً از آنها پرسیدم. زمانی که گفتند برای دیپلماسی زمان کمی باقی مانده است، پرسیدم آیا مقصود شما این است که پس از استفاده از اسنپبک، دیپلماسی پایان مییابد؟ پاسخی نداشتند. معلوم است که دیپلماسی پایان نمییابد، اما دیگر اروپا نقشی در آن نخواهد داشت. اروپا شمشیر خود را بیرون کشیده و پایین آورده است. حال اگر چنین شود، چه رخ خواهد داد؟ مثلاً بازگشت قطعنامههای پیشین شورای امنیت. بله، من نیز موافقم که نباید اجازه دهیم چنین چیزی رخ دهد، زیرا خوشایند نیست. اما این بازگشت دیگر آن اهمیت و اثرگذاری سابق را ندارد.
عراقچی ادامه داد: قطعنامه ۱۹۲۹ بسیار خطرناک بود، اما اکنون قطعنامه ۲۲۳۱ در حال اجراست که قطعنامهای مطلوبتر است. با این حال، آیا ۲۲۳۱ توانسته از وقوع جنگ جلوگیری کند؟ یا جلوی تحریمها را بگیرد؟ خیر. واقعیت این است که شورای امنیت و قطعنامههای آن دیگر آن اثرگذاری سابق را برای نه آنان دارند و نه برای ما.
وی افزود: البته مجدداً تأکید میکنم که این تحولات، تبعاتی دارند و نباید آن را کوچک شمرد. مثلاً بازگشت به فصل هفتم منشور سازمان ملل، یا احتمال بازگشت تحریمهای تسلیحاتی، موضوعات مهمی هستند و نباید اجازه دهیم چنین روندی طی شود. در این زمینه تلاشهایی نیز در حال انجام است. با این حال، اروپا باید بداند که اگر چنین اقدامی انجام دهد، ما را در موقعیت دشواری قرار نمیدهد.
عراقچی در پاسخ به این سوال که آیا ما هنوز به یک مبنای مذاکراتی هم با اروپا نرسیدهایم؟، گفت: نه هنوز به چنین مبنایی نرسیدهایم. البته احتمال دارد در روزهای آینده جلسهای در این خصوص داشته باشیم. اروپاییها نیز خودشان به این درک رسیدهاند که استفاده از اسنپبک در حال حاضر، هیچ منفعتی نه برای آنها دارد و نه برای سایرین. وقتی ما معتقدیم که آنها حق اجرای «اسنپبک» را ندارند، طبیعی است که حق تمدید آن را هم نداشته باشند. این موضع ماست که آنها اصلاً در جایگاه و موضعی نیستند که درباره اسنپبک تصمیم بگیرند، چه در مورد اجرای آن و چه در مورد تمدیدش.
تاثیر اسنپ بک بیشتر روانی است
وزیر امور خارجه کشورمان در خصوص تبعات اسنپ بک گفت: تأثیر اسنپبک بیشتر روانی است تا واقعی. ما همین بحث را داشتیم؛ گفته شد که ممکن است برخی کشورها بگویند بهدلیل فعال شدن اسنپبک، دیگر نفت نمیخریم. پاسخ ما این است که قطعنامههای شورای امنیت هیچ ارتباطی با نفت ما یا بانکهای ما و بسیاری از دیگر حوزههای تحریم نداشتند. به همین دلیل بود که آمریکا به سمت تحریمهای یکجانبه رفت. اما چرا این موضوع در فضای روانی مؤثر است؟ چون ممکن است در داخل کشور، این وضعیت باعث تشدید بلاتکلیفی شود، و در خارج از کشور هم برخی دولتها احساس کنند که شرایط بدتر شده است. باید با این فضای روانی مقابله کرد.
وی افزود: من در چند جا این بحث را مطرح کردهام و برخی مرا متهم میکنند که تبعات اسنپبک را کوچک جلوه میدهم؛ در حالی که چنین نیست. تبعات اسنپبک واقعاً جدی و سنگین است و باید برای جلوگیری از آن تلاش کرد. اما در عین حال نباید آن را بیش از اندازه بزرگ کرد. نباید تصور کنیم که با فعال شدن اسنپبک، تحریمهای اقتصادی سنگینتر یا جدیدتری بر ما تحمیل خواهد شد که دیگر توان ایستادگی نداشته باشیم. اینطور نیست. شرایط از وضعیت موجود بدتر نخواهد شد. بله، از نظر روانی و سیاسی، و حتی از نظر راهبردی، تبعاتی وجود دارد، اما نه در حدی که دیپلماسی را به بنبست برساند یا کشور را فلج کند.
آمریکا نمیتواند چیزی را که در جنگ نتوانست بگیرد پشت میز مذاکره از من بگیرد
عراقچی در خصوص احتمال مذاکرات با آمریکا گفت: مذاکره با آمریکا باید در زمان خودش انجام شود. هر مذاکرهای یک زمان خاص دارد که به آن “بلوغ مذاکراتی” میگویند و باید به آن بلوغ برسد تا انجام شود. از نظر من، ما هنوز به آن نقطه بلوغ نرسیدهایم که یک مذاکره مؤثر با آمریکا صورت گیرد. به نظر من، آمریکاییها هنوز به نقطهای نرسیدهاند که وارد یک مذاکره برابر شوند. اگر هم دنبال مذاکره هستند، میخواهند چیزی را که در صحنه نظامی نتوانستند به دست آورند، حالا در پشت میز مذاکره از من بگیرند که نخواهند توانست. من وارد این مذاکره نخواهم شد که حقوق ملت ایران را که بمباران کردند ولی نتوانستند از بین ببرند، نادیده بگیرم. آنها نتوانستهاند نقطه اطمینانبخشی ایجاد کنند که ایران دیگر هرگز غنیسازی نخواهد کرد، چون نتوانستهاند پشت میز مذاکره امضای ما را بگیرند که این کار را نمیکنیم. این مذاکره نیست.
وی در خصوص دریافت غرامت از متجاوزان به خاک ایران گفت: این موارد موضوع مذاکره است. مصاحبه من با فایننشال تایمز بود و تیتر اشتباهی انتخاب کردند. من در آن مصاحبه گفتم که اگر مذاکراتی شروع شود، یکی از موضوعات ما غرامت و خسارت خواهد بود، ولی نگفتم پیششرط. نمیتواند پیششرط باشد، چون غرامت و خسارت خودش نیاز به مذاکره دارد. شما نمیتوانید در خانه بنشینید و انتظار داشته باشید که خسارت را دو دستی تحویل بدهند؛ باید برای دریافت خسارت مذاکره کنید. ابعاد و اندازه آن بالاخره کلی بالا و پایین دارد و اصلاً ممکن است آنها زیر بار نروند. باید صحبت شود. بنابراین، نه پیششرط است ولی یکی از موضوعات مذاکره خواهد بود.
وزیر امور خارجه کشورمان در خصوص پیامهای ارسالی از سوی آمریکا گفت: من یک واقعیت را عرض کنم: از طریق واسطهها پیامهای متناقض به ما میرسد. در مصاحبهها و گفتههای طرفهای آمریکایی هم پیامهای متناقض وجود دارد. یکی از مشکلات ما چه در زمان مذاکرات قبلی و چه اکنون همین است که ما یک حرف منسجم از آمریکاییها نشنیدهایم. مرتب صحبتها تغییر کرده و پیامهایی که میآید متناقض است. بعضی وقتها پیامها با هم فرق دارد و بعضی وقتها پیامها با مصاحبهها تفاوت دارد. من فکر میکنم شاید یک جمعبندی نهایی هنوز در طرف آمریکایی وجود ندارد و شاید گرفتار نقاط دیگری هستند.
احتمال تغییر میزبانی مذاکرات وجود دارد
وی در واکنش به گمانهزنیهای رسانهای در خصوص تغییر واسطه مذاکرات یا میزبان مذاکرات ایران و آمریکا، گفت: در دیپلماسی همیشه احتمال همه چیز وجود دارد. انتخاب میزبان باید بر اساس توافق دو طرف باشد. هیچ کسی نمیتواند تحمیل کند که حتماً این باید واسطه باشد. واسطهها هم نقشهای مختلفی را میتوانند ایفا کنند؛ برخی در یک زمینه قویترند و در زمینهای دیگر ضعیفتر. اینکه اگر مذاکرات جدید شکل بگیرد، همچنان از طریق عمان باشد یا واسطه جدیدی انتخاب شود، هنوز جمعبندی وجود ندارد.
هنوز با شناسایی هیئت حاکمه افغانستان فاصله داریم
عراقچی درباره شناسایی هیئت حاکمه افغانستان اظهار داشت: ما هنوز با شناسایی فاصله داریم، ولی واقعیت این است که همکاریهای نزدیکی با طالبان و دولت موجود داریم، به یک دلیل بسیار روشن: منافع ملی مردم ایران. ما با افغانستان حدود ۱۰۰۰ کیلومتر مرز مشترک داریم و چالشهای متعددی داریم؛ از چالش مهاجرین گرفته تا مواد مخدر، امنیت مرزهایمان، تروریسم در افغانستان، موضوع آب، تجارت بین دو کشور، زبان فارسی و امنیت مردم، بهخصوص امنیت شیعیان. به عبارت دیگر، نزدیک به هشت تا ده چالش اصلی و مهم داریم و نمیتوانیم به اینها بیتوجه باشیم. توجه به این مسائل منوط به گفتگو کردن با دولت حاضر در افغانستان است و صحبت و مذاکره وجود دارد. بنابراین دیپلماسی بین ما در حال جریان است. خود من یک سفر به کابل داشتم و سفرهای بیشتری هم توسط همکارانم انجام شده و خواهد شد. وزارتخانههای مختلف نیز به همین ترتیب مقامات خود را به آنجا میفرستند. این موضوعات که عرض کردم به اضافه خیلی موضوعات دیگر، همواره در دستور کار ما قرار دارد. اما هنوز به نقطهای نرسیدهایم که بتوانیم شناسایی کنیم.
وی افزود: در این چالشهایی که عرض کردم، در برخی از آنها خوب پیشرفت کردهایم و در برخی دیگر نه. به عنوان مثال، امنیت مرزهای ما در چهار سال گذشته بهتر از قبل از آن بوده است. این یک واقعیت است که دولت طالبان در افغانستان امنیت را خوب برقرار کرده است؛ نمیگویم صد درصد، ولی خوب است. در خصوص شیعیان، امنیت آنها برقرار بوده، اما در چند سال گذشته حقوقشان رعایت نشده است. در خصوص آب، وضع بهتر شده ولی هنوز در سطح مورد انتظار ما نیست. تجارت خوبی در حال انجام است، ولی بحث بانکی که آنجا داشتیم حل نشده است. در مورد مهاجرین، با بازگشت آنها همکاریهایی صورت گرفته و طرف افغانی در این خصوص همکاری کرده است. سه خواسته از ما داشتند که به نظر من خواستههای معقولی بود: یکی اینکه بازگشت به صورت انبوه نباشد که حرف درستی هم هست تا آنها بتوانند آن طرف هضمش کنند.
وزیر امور خارجه ادامه داد: دوم اینکه به صورت آبرومندانه صورت بگیرد که حرف معقولی است و خودمان هم اینجا رعایت میکنیم؛ سوم اینکه در زمان بازگرداندن اموال اینها، مثلاً اگر طلبی دارند، مورد احترام واقع شوند. خیلی از آنها اینجا خانه اجاره کرده بودند و باید رهنشان را پس بگیرند. خب، صاحبخانه هم نمیتواند فوری پول بدهد و باید پول جمع کند. لذا طلبی دارند که باید مورد احترام واقع شود و وزارت کشور ما هم دقت روی این زمینه دارد و الآن هم بیشتر از گذشته توجه دارد. لذا اکنون یک تفاهمی بین ما و آنها وجود دارد؛ حدود یک میلیون برگشتهاند و هیچ بحرانی نه آن طرف ایجاد شده و نه این سو. به عنوان جمعبندی، ما چالشهایی داریم؛ در بعضی از این چالشها خوب جلو رفتهایم و در برخی دیگر هنوز مشکل داریم. برخی هم وضعیت میانابینی دارند و به نظرم سطح همکاری همسایگی ما فعلاً قابل قبول است.
عجلهای برای از سرگیری روابط با سوریه نداریم
وی در خصوص روابط با سوریه گفت: واقعیت این است که ما عجلهای برای از سرگیری روابط نداریم. شرایط فعلی سوریه بسیار دشوار است و این کشور با مشکلات متعددی مواجه است. امکان تجزیه، جنگ داخلی و جنگهای قومی وجود دارد و مسائل اقتصادی نیز چالشهای عمدهای را ایجاد کرده است. ما هیچ قصدی برای دخالت در امور داخلی سوریه نداریم و برقراری ارتباط سیاسی هم برای ما اولویت فوری نیست. هر زمان که دولت سوریه به این نتیجه برسد که همکاری با ایران برایش منفعت دارد، ما آماده بررسی خواهیم بود.
عراقچی افزود: تا کنون سیگنالی از هیچ طرف دریافت نکردهایم و منتظر هستیم تا شرایط مناسب برای برقراری رابطه فراهم شود. درباره پرواز دکتر لاریجانی از بغداد به بیروت، مسیر انتخابی ممکن است به دلایل امنیتی یا دیگر عوامل باشد. من سوال نکردم که آیا درخواست صدور مجوز برای پرواز از سوریه شد یا خیر، ولی بعید نیست که خلبان به دلایل خاص خودش تصمیم گرفته باشد از مسیر ترکیه به بیروت برود.
طبیعی است که هنوز اختلافهایی با ریاض درباره برخی مسائل منطقهای داریم
وزیر امور خارجه درباره روابط با عربستان و همچنین همکاریهای منطقهای با این کشور گفت: روابط ما با عربستان در چند سال گذشته، به اعتقاد من، در یک سال گذشته علیرغم همه ناملایمات منطقه پیشرفت بسیار خوبی داشت و ما حداقل یک فهم و درک بهتر از یکدیگر داریم. این اصلاً به معنای این نیست که اختلافات ما حل شده است. چرا که در بعضی مسائل اختلافات ما کمتر شده، در برخی جاها حل شده و در برخی جاها کمتر شده، ولی همچنان اختلافاتی در خصوص مسائل مختلف منطقهای به خصوص داریم که طبیعی هم هست.
وی افزود: مثلاً ما در مراسم حج امسال برخورد بسیار خوبی داشتیم و یک حج بدون مشکل را تجربه کردیم. فقط خورد به بحث جنگ و بازگشت حجاج که دولت عربستان همکاری بسیار مساعدی را انجام داد برای بازگشت حجاج از مرز زمینی عراق و ما از این جهت واقعاً تشکر میکنیم. یعنی اصلاً دیگر آن فضاهای سابقی که تلخی بین ما وجود داشته باشد را الان من شاهد نیستم. با وزیر خارجه عربستان من مرتب تماس دارم و هر موقع لازم باشد با هم گفتگو میکنیم، به خصوص در مورد غزه و مسائل فلسطین چند بار تا حالا با هم گفتگو کردهایم؛ در خصوص تهدیدات آمریکا، حملات آمریکا و رژیم صهیونیستی و مسائل منطقه با همدیگر صحبت کردهایم، لبنان و سوریه هم همینطور.
عراقچی ادامه داد: این بدان معنا نیست که اختلافی با هم نداریم. اتفاقاً چون اختلاف داریم با هم صحبت میکنیم. منتها این اختلاف ما را به یک رقابت مصنوعی یا دشمنی نرسانده و نباید هم برساند. عربستان کشور بزرگی در جهان اسلام است، یک کشور بزرگ منطقهای است مثل ایران و مسائل منطقه حتماً باید در تعامل بین این دو قدرت و قدرتهای دیگر منطقه حل و فصل شود. اختلاف نظر وجود دارد ولی نباید دشمنی وجود داشته باشد. این سیاست ماست.
وی بیان داشت: در لبنان الان وضعیت خاصی هست و عربستان هم حضور فعالی دارد، این را باید قبول کنیم. ما هم حضور داریم؛ یعنی به هر حال میدانی نداریم ولی دیدگاههای خودمان را ابراز میکنیم به عنوان یک کشور منطقه.
رئیس دستگاه دیپلماسی تصریح کرد: من این را باید تأکید کنم که قبلاً گفتم و باز هم تأکید میکنم که ما هیچ دخالتی در امور داخلی لبنان نکردهایم و قصد هم نداریم انجام دهیم. مسائل لبنان مربوط به خود لبنانیها است و در گفتگوهای ملی باید حل و فصل شود؛ گفتگوهای بین طوایف و گروههای مختلف در خصوص مسائل دفاعی. ولی این به این معنی نیست که ما دیدگاه خودمان را ابراز نکنیم. اگر ما آمدیم و گفتیم که به نظر ما بهتر است به این شکل حل و فصل شود، به این معنی نیست که ما دخالت میکنیم. کما اینکه دیگران هم طرح میدهند. اگر این بیان دیدگاه از طرف ما دخالت است، پس کسانی که طرح میدهند و حضور دارند در صحنه سیاسی لبنان و ایفای نقش میکنند، اسمش چیست؟ ما دیدگاههای خودمان را بیان کردهایم، از جمله در خصوص سلاح مقاومت، ما یک دیدگاه کاملاً مشخص داریم. سلاح مقاومت، عرض میکنم، اختصاصی به لبنان است و جای دیگری ندارد.
وی خاطرنشان کرد: تجربه چند دهه اخیر نشان داده آنچه که در مقابل اسرائیل بازدارندگی ایجاد میکند و میتواند از امیال جاهطلبانه رژیم صهیونیستی در منطقه جلوگیری کند، در این چند دهه اخیر فقط سلاح مقاومت بوده است و به همین دلیل هم مورد بزرگترین دشمنی قرار گرفته و خود صدماتی هم به آن وارد شده که همه میدانند. ولی اگر کشورهای منطقه متوجه این نکته نشوند که سلاح مقاومت عامل بازدارنده در مقابل هژمونی اسرائیل است، ممکن است تبعات سختی برای همه داشته باشد؛ همانطور که خیلیها فکر میکردند از طریق عادیسازی روابط میتوانند به صلحی به اصطلاح با اسرائیل برسند. ولی حالا عادیسازی خیلیها انجام شده، بعضیها در نوبت هستند. از دید آنها ضرباتی هم مقاومت خورده ولی اسرائیل و آقای نتانیاهو حرف از اسرائیل بزرگ میزنند و نقشهشان را میکشند از نیل تا فرات. الان دوباره شروع شده است. این معنیاش این است که بخشی از عربستان، بخشی از مصر، بخشی از اردن و بخشی از عراق اینها در طرح اسرائیل بزرگ قرار میگیرند.
در عربستان و مصر درباره ساختارهای امنیتی منطقه گفتگو کردیم
عراقچی در خصوص سفرش به مصر و عربستان پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه گفت: ما گفتگوهایی را در سفر آخری که به عربستان و مصر داشتم داشتیم. اتفاقاً این بود که در خصوص ساختارهای امنیتی منطقه باید وارد گفتگو با هم شویم و تفاهم و همکاری داشته باشیم. صحبتهای بسیار خوبی صورت گرفت.
وی افزود: حتی طرفهای مقابل خودشان مطرح کردند که وضعیت در منطقه فرق کرده و ما الان این ایدهای که چند سال پیش میگفتیم، الان از زبان کشورهای منطقه میشنویم که ما احتیاج به یک منطقه قوی داریم. منطقه قوی اگر باشد میتواند جلوی رژیم بایستد. البته سیاست و روابط بینالملل بسیار پیچیده است و اینطور نیست که همه منطقه به سمت یک همبستگی در مقابل رژیم حرکت کنند. بلاخره عوامل متعددی تأثیرگذار است. به نظر من این فهم پدید آمده ولی سیاستهای جاری آن کشورها امروز چندان عوض نشده است.
مردم غزه به قطعنامه نیاز ندارند، به غذا نیاز دارند
وی در خصوص اقدامات وزارت امور خارجه نسبت به مسئله غزه گفت: در مورد غزه واقعاً نه، ما، تقریباً همه کشورهای منطقه و همه کشورهای اسلامی آنچه که از لحاظ سیاسی از دستشان برمیآمده انجام دادهاند، منتها واقعیت به ما میگوید که صرف برخوردهای سیاسی کافی نیست. من در تماسهایی که با برخی از کشورهای منطقه داشتم و درخواست جلسه اضطراری سازمان همکاری اسلامی کردم، خودم گفتم قبلش که میفهمم مردم غزه به اجلاسهای ما و به قطعنامههای ما احتیاج ندارند، به غذا احتیاج دارند و از اجلاس ما هم غذایی در نمیآید برای آنها، ولی در این شرایط چه کار دیگری میشود کرد؟ حداقل جمع شویم و صدای واحد خودمان را به گوش دنیا برسانیم. من خودم میدانم این کافی نیست، ولی حداقل کاری است که میشود انجام داد.
عراقچی ادامه داد: متأسفانه آمریکاییها و غربیها باید بگوییم موفق شدند این اختلاف بزرگ را بین کشورهای اسلامی، بین امت اسلامی بیندازند. من با یکی از مقامات کشورهای منطقه که آدم واقعاً دلسوزی هم هست صحبت میکردم، ایشان میگفت خیلی با احساس بدی باید بپذیریم که چیزی به نام امت اسلامی دیگر وجود ندارد. من البته موافق نیستم، ولی این واقعیت به وجود آمده و این حس هم ایجاد شده که دیگر نمیشود امت اسلامی را به اصطلاح فعال کرد و کشورهای اسلامی از آن وحدت برخوردار نیستند. بیش از یک میلیارد انسان چطور نمیتوانند با یک کشور سهچهار میلیونی مقابله معقول و منطقی داشته باشند؟ این یک علامت سؤال بزرگ است. ولی پاسخ آن را همه میدانیم: سیاستهایی که در منطقه اجرا شده است.
https://asrghanoon.ir/?p=133580
نظرات