راز استعدادیابی کودکان در این است که به بچه ها اجازه دهید تا علایق خود را کشف کنند و فعالیتهایی را پیدا کنند که آنها را هیجان زده میکند. به عبارتی، این همان راهی است که به کودک شما کمک میکند تا تمام توان خود را جمع کند و تلاش بیشتری برای رسیدن به آن چیزی که میخواهد بشود، داشته باشد. حتی میشود روشهای درست چگونگی کشف استعداد کودکان را جزئی از اصول تربیت کودک قرار داد.
استعدادیابی کودکان یک عمل زمانبر و طولانیمدت است. استعدادها بهمرور زمان خود را نشان داده و تکمیل میشوند. بهاینترتیب نباید از کودک خود خواستههای زیادی داشته باشید و به او فشار وارد کنید. صبوری به خرج دهید تا استعداد کودکتان بهمرور کامل و پیدا شود.
سن دقیق استعدادیابی کودکان
استعدادیابی کودکان در سنین مختلف آغاز میشود و بهطور مستمر ادامه مییابد. فرایند استعدادیابی در طول زمان انجام میشود و عوامل مختلفی بر روند استعدادیابی تأثیر دارند، عواملی مثل: اهمیت توسعه جسمی و ذهنی کودک، عوامل محیطی، علایق و نیازهای خود کودک.
1. سنین پیش از مدرسه (۲ تا ۶ سال)
در این بازه سنی، کودکان بهطور طبیعی از طریق بازی و تجربیاتی که از محیط و اطرافیان به دست میآورند استعدادهای خود را نشان میدهند. این مرحله، مرحله تشخیص ابتدایی استعداد است. در این مرحله والد باید کودک را بهخوبی مشاهده و رصد کند.
۲. دوره مدرسه ابتدایی (۶ تا ۱۲ سال)
در این بازه سنی، کودکان در محیط مدرسه قرار میگیرند و فعالیتهای آموزشی متنوعی انجام میدهند. معلمان نیز میتوانند استعدادهایی را در کودک تشخیص دهند. در این سن کودک میتواند در کلاسهای متنوعی شرکت کرده و فرصت تجربه مهارتهای مختلف را به دستاورد.
۳. دوره نوجوانی (۱۲ تا ۱۸ سال)
در این سن، کودکان و نوجوانان با توجه به تجربیاتی که به دست اورهاند، میتوانند به نتیجه نهایی درباره استعداد خود برسند. البته اگر در مراحل قبلی اقداماتی برای کشف استعداد خود انجام داده باشند. همچنین این بازه سنی برای کشف استعدادهای ورزشی مناسب است.
۴. سنین بزرگتر (بیش از ۱۸ سال)
کشف استعدادها حتی در سنین بالاتر نیز ممکن است. تعداد زیادی از انسانها وجود دارند که در حی مشغول بودن به یکرشته تحصیلی و یا شغل خاص، توجه استعدادشان در یک مهارت دیگر میشوند و حتی کار و تحصیل فعلی خود را رها کرده و به دنبال استعداد خود میروند.
قدم اول برای کشف استعداد کودک
کودک خود را تحت نظر قرار دهید
یکی از راه های مهم و مناسب برای استعدادیابی کودکان ، این است که آن ها را به خوبی تحت نظر بگیریم و ببینیم چه کارهایی را به خوبی انجام میدهند و در کدامشان مهارت بالایی دارند. این گونه میتوانیم تا حدودی نبوغ آن ها را متوجه شویم و حتی به تفاوت استعداد و مهارت هایی که انجام می دهند ؛ پی ببریم.
در استعدادیابی کودکان عجله و فشار روی کودک را کنار بگذارید
اشتباهی که بعضی از والدین در استعدادیابی کودکان خود مرتکب میشوند، ثبت نام بچه ها برای کلاسها و فعالیتهای مختلف همزمان است. مثلاً والدینی که فرزندان خود را از کلاس زبان گرفته تا والیبال و نقاشی و این مدل کلاسها ثبت نام میکنند، بلکه فرجی شود و کودک آنها در یکی از این مهارتها استعداد داشته باشد.
بگذارید کودک ، خودش علاقه واقعی اش را پیدا کند
این که کودک را آزاد بگذارید تا به دنبال علایق خود برود، میتواند گام بلندی در راستای کشف استعداد او باشد. چرا که در بیشتر اوقات، کسانی که به کاری علاقه دارند، در آن استعداد هم دارند. پس حواستان باشد که کاری نکنید تا در علایق کودکتان اختلال ایجاد شود.برای شناخت کامل و پیدا کردن علاقه های خود و فرزندتان روی آن کلیک کنید.
به فرزند خود اجازه اشتباه کردن دهید
یکی از تفکرات اشتباهی که متاسفانه در ین افراد رایج است، این است که کودک به هیچ وجه نباید اشتباهی مرتکب شود! اصلاً مگر چنین چیزی ممکن است؟ برخی والدین ممکن است با گفتن جملاتی که کودک را از اشتباه میترساند، ناخواسته باعث کور شدن همه استعدادهای کودک شوند. چون کودکان وقتی از کاری بترسد، به سراغ آن نمی روند و همین اتفاق، باعث میشود که آنها هیچ کاری انجام ندهند و در نتیجه توانایی کودکان برای همیشه نهفته باقی بماند.
اجبار کردن به چیزی، استعداد کودکتان را از بین می برد
یکی از نکات مهم این است که کودک خود را برای انجام کاری که در آن استعداد ندارد ، مجبور نکنید مثلاً پدر و مادری هستند که دوست دارند فرزندشان فوتبالیست خوبی شود و هر طور که شده او را برای رفتن به کلاس های فوتبال مجبور میکنند. در حالی که آن کودک در زمینه فوتبال استعداد و علاقه ای ندارد. پس حتماً توجه کنید که اجبار ، به هیچ وجه راه حل خوبی برای کشف استعداد نیست و حتی ممکن است قابلیت های کودک را از بین ببرد.
به کودکتان به هیچ وجه برچسب نزنید
هرگز به کودک خود نگویید که تو در انجام فلان کار توانایی داری و در حرفه ای دیگر ، استعدادی نداری. به این کار در اصطلاح “برچسب زدن” میگویند. زمانی که شما اینگونه صحبت میکنید، به نوعی در حال تحمیل کردن علایق خود به کودکتان هستید و ممکن است استعدادهای او را از بین ببرید. پس نگذارید برچسب های شما ، مسیر زندگی فرزندتان را عوض کنند
به صحبت های فرزندتان با دقت گوش کنید
در بین صحبت های کودکان شما ممکن است نشانه هایی از استعدادهای او پیدا شود. با دقت به سخنان او گوش کنید و ببینید چه چیزهایی میگوید. شک نکنید توجه به صحبت های او قطعاً میتواند به شما در شکوفایی استعداد کودکان، کمک بسیار زیادی بکند.
از کودک خود انتظارات بالایی نداشته باشید
داشتن انتظارات بیجا از کودکانتان، باعث میشود کار فوق العاده سختی در کشف استعداد های کودک داشته باشید. زمانی که از کودک انتظارت بالایی دارید و او از پس انتظارات شما بر نمیآید، قطعاً اعتماد به نفس او کاهش پیدا خواهد کرد و دیگر سراغ انجام هیچ کاری نمیرود. در نتیجه شما نخواهید توانست به راحتی استعدادهای او را شناسایی کنید.
روابط سالم بین والدین و کودک را تقویت کنید
سعی کنید که در هنگام پیروزیها و حتی شکستها در کنار فرزندان خود باشید و از آنها حمایت کنید. کودکان انتظار همین حمایت عاشقانه شما در قالب روابط دوستانه را دارند.
آرامش شما در هنگام شکست و درگیری، باعث میشود اعتماد کودک به شما تقویت شود و فضای امنی برای یادگیری و استعدادیابی کودکان ایجاد شود. با نشان دادن این که فرزندتان را در هر شرایطی حتی زمان شکست هم عاشقانه دوست دارید، شرایط خوبی برای رشد و کشف استعداد او فراهم میکنید. در ضمن یادتان باشد که همیشه کودک خود را به خاطر تلاشهایش تشویق کنید. حتی اگر او همچنان ضعیفتر از آنچه انتظار میرود و خود انتظار دارد، پیش میرود.
کودکان باید برای پیشرفت تمرین کنند
در استعدادیابی کودکان تمرین کردن مهارتها هم باعث پیشرفت است و هم به دلیل طولانی مدت بودن آن، کودک را خسته میکند.
شما در جهت کشف استعداد کودکان با تقویت این ایده که تمرینات زیادی برای بهبود توانایی یا مهارت لازم است، کودک خود را به ادامه کار تشویق کنید. در ضمن به یاد داشته باشید که کودک شما برای یک هدف بلند مدت و برای پیشرفت خود تلاش میکند و نه برای این که بهترین باشد و در رقابت با دیگران به کمال برسد.
تلاش و موفقیتهای کودکتان را تحسین کنید
از آنجایی که استعدادها باید مورد استفاده قرار گرفته و قوی و اصلاح شوند، مهم است که در هر مرحله از کشف استعداد کودکان ، از تلاشهای کودک خود تمجید کنید و مشوق او برای ادامه کار و تلاش باشید.
در عوض شما باید از تلاش و سختکوشی فرزندتان تمجید کرده و اعتماد به نفس و استقامت کودک خود را برای پیشرفت مهارت تقویت کنید. در نتیجه کودک شما در حالی که ویژگی مثبتی در شخصیت خود ایجاد کرده است، در کسب استعداد و مهارت خود نیز پیشرفت میکند.
تقلید کردن از افراد کاربلد به استعدادیابی کودکان کمک میکند
وقتی به کپی کردن و تقلید کردن فکر میکنیم، معمولاً نسبت به کسانی که دیگران را تقلید یا کپی میکنند دیدگاه منفی داریم. اما وقتی نوبت به تمرین یک استعداد یا یادگیری یک مهارت میرسد، تقلید از متخصصان یا مربیان ممکن است تنها چیزی باشد که کودک شما در راه استعدادیابی به آن احتیاج دارد.
شما هم به کودک خود کمک کنید تا درک کند که تقلید لزوماً به معنای تقلب نیست و میتواند درسهای بزرگی در این تقلید به دست آورد.
شکوفا شدن استعدادهای کودک خود را تماشا کنید
در آخر و مهمتر از همه هنگامی که کودک شما استعدادهای خود را کشف کرد، کنار بروید و شکوفائی کودک خود را تماشا کنید! عقب بایستید و اجازه دهید کودک شما خودش تمرین کند و در مسیر پیشرفت و رشد قدم بردارد. به فرزند خود گوش فرا دهید و راهنمای کودک خود باشید. زیرا آنها برای تصمیمگیری و انگیزه، به راهنمایی شما نیاز دارند. از انتقاد بپرهیزید و در صورت لزوم نقش حامی برای کودک خود داشته باشید.
یادگیری چگونگی کشف استعداد کودکان میتواند مدتی طول بکشد. زیرا لازم است کودک ایدهها، تواناییها و علایق بالقوه خود را به مرور نشان دهد. هرگز فراموش نکنید که کشف یک استعداد به بچهها این امکان را میدهد که از اشتباهات خود درس بگیرند و در حالی که رویاهای خود را دنبال میکنند راهی برای موفقیت پیدا کنند.
تفاوت هوش و استعداد
هوش: هوش بهعنوان توانایی کلی یک فرد برای حل مسائل، درک اطلاعات، یادگیری، تفکر منطقی و تعامل با محیط اطراف تعریف میشود. این توانایی بهعنوان یک مجموعه از فرآیندهای عقلانی در نظر گرفته میشود.
استعداد: استعداد به معنای توانایی و پتانسیل فرد برای پیشرفت و توسعه در یک زمینه خاص یا فعالیت معین است. استعداد سرعت یادگیری اشخاص در کسب یک مهارت جدید است.
هوش یک ویژگی عمومیتر است و به تواناییهای ذهنی شخص اشاره میکند؛ اما استعداد به توانایی در یک زمینه و یا یک فعالیت اشاره میکند. هوش را میتوان با آموزشهای لازم توسعه داد اما استعداد از پتانسیل وجودی شخص است و باید با توجه به زمینه استعداد، توسعه و آموزش داده شود.
اهمیت هوش دهگانه واستعدادیابی
هوش دهگانه را آقای هوارد گاردنر، روانشناس و پژوهشگر آمریکایی، در سال ۱۹۸۰ ارائه کرد. بر اساس این تئوری، هوش انسان به ۱۰ بخش تقسیم میشود. هر یک از این ۱۰ بخش به یک سری استعدادها و تواناییهای خاص اشاره میکند. هر انسان حداقل یک یا چند هوش را در خود دارد. هوش دهگانه به شرح زیر است:
۱. هوش کلامی-زبانی
کسی که به این هوش مثل باشد با تمام لغتها آشنایی دارد و یادگیری زبان برای او بسیار راحت و ساده است. نویسندگان از این هوش بهرهمند هستند. توانایی در استفاده از زبانها، نوشتار و صحبت کردن. افراد باهوش کلامی-زبانی معمولاً در نوشتن، خواندن، گفتگو و انتقال افکار و احساسات بسیار عالی عمل میکنند. برای مثال آقای ویلیام شکسپیر فردی باهوش کلامی است.
۲. هوش منطقی-ریاضی
توانایی در حل مسائل ریاضی، استدلال منطقی و تفکر تحلیلی. کسی که دارای هوش ریاضی باشد توانایی دین روابط منطقی بین عملوندها و عملگرهای ریاضی را دارد. افراد باهوش منطقی-ریاضی در حل مسائل و تفکر علمی عالی عمل میکنند. آقای آلبرت اینشتین نمونه بارز این هوش هستند.
۳. هوش مکانی-فضایی
توانایی در تشخیص الگوها، مدلسازی فضایی و تصور و ایجاد نقشهها. این نوع هوش معمولاً به افراد کمک میکند در زمینههایی مانند نقاشی، معمایی حل کردن و ملاحظه فضا موفق باشند. درک این موضوع که هر چیزی چگونه در فضای خود جای میگیرد برای این افراد بسیار ساده است. کسانی که در شطرنج مهارت دارند نیز از همین هوش بهرهمند هستند. آقای کلود مونه، شخصی با هوش مکانی و فضایی است که نقاشیهای خارقالعادهای را ترسم کرده است.
۴. هوش موسیقایی
توانایی در ایجاد، اجرا و تفسیر موسیقی. افراد باهوش موزیکال معمولاً علاقهمند به موسیقی هستند و ممکن است موسیقی بسیار خوب بخوانند یا بنوازند. این افراد به ضربآهنگ، گام آهنگ، لحن و ملودی بسیار حساس هستند. نوازندگان بزرگ تاریخ، از این هوش بهرهمند بودهاند.
۵. هوش جسمی-حرکتی
توانایی در کنترل حرکات بدنی و تناسب بدنی. افراد باهوش جسمی-حرکتی معمولاً در ورزش، رقص، فعالیتهای بدنی و هنرهای تجسمی موفق هستند. ژیمناستیک کارها افرادی باهوش حرکتی هستند. کسانی ک از هوش بهرهمند هستند، بهراحتی و با سرعت زیاد بدن خود را حرکت میدهند. آقای ونوس ویلیلمز، تنیسباز حرفهای، از هوش حرکتی – جسمی برخوردار هستند.
۶. هوش اجتماعی-اشخاصی
توانایی در تعامل با دیگران، درک احساسات و نیازهای انسانی و ایجاد روابط اجتماعی مؤثر. افراد باهوش اجتماعی-اشخاصی در ارتباطات انسانی، مدیریت انسانی و رهبری بسیار خوب عمل میکنند. روانشناسان از این هوش بهرهمند هستند. کسانی که میتوانند دیگران را خیلی عمیق درک کنند و متوجه باشند که آلان چه احساساتی در آنها شکلگرفته است دارای هوش اجتماعی (میان فردی) هستند.
۷. هوش طبیعی-محیطی
توانایی در تشخیص الگوها و ارتباطات در طبیعت و محیط زیست. افراد باهوش طبیعی-محیطی ممکن است بهخصوص در علوم طبیعی، محیط زیست و کشاورزی موفق باشند. تفاوت یک شخص معمولی با کسی که هوش طبیعی دارد این است: فرض کنید هر دو به یک دشت گل نگاه میکنید، فردی که هوش طبیعی ندارد فقط منظرهای زیبا میبنید، اما کسی که هوش طبیعی دارد انواع گلها با خواص متفاوت و حتی سبزه های گوناگون بانامهای مختلف را میبیند.
۸. هوش درونشناختی
توانایی در تفکر خودآگاهی، درک از احساسات و ارزیابی خود. افراد با هوش درونشناختی ممکن است در توسعه شخصی، رفع استرس و تعادل روانی موفق باشند. کسی که دارای خوش درون شناختی (درون فردی) است، بسیار خوب خود را میشناسد و بر احساسات خود آگاه است. او میداند چه چیزی درون خودش میگذرد و به خوبی با احساسات خود ارتباط برقرار میکند. این افراد در زمان استرس و اتفاقات ناخوشایند بهخوبی میتوانند آرامش خود را حفظ کنند.
۹.هوش اخلاقی
کسانی که از هوش اخلاقی برخوردار هستند، بسیار زیاد بر اعتقادات اخلاقی خود پایبند هستند. اخلاق برای این افراد اولویت است و رفتارهای انها بر اساس اعتقاداتشان است. اشخاص به راحتی رفتارهای درست و غلط را تشخیص میدهند. از دیگر ویژگی های این افراد این است که با بقبه افراد خیلی درست رفتار میکنند، چهارچوب اخلاقی خود را همیشه رعایت میکنند. افرادی که هوش اخلاقی دارند میتوانند در شغل معلمی بسیار خوب عمل کنند.
۱۰.هوش وجودی یا هستی گرا
اخرین هوش معرفی شده توسط گاردنر، هوش وجودی است. افرادی که دارای هوش هستی گرا هستند ، تفکر عمیق دارند و به مباحثی مثل چگونگی آفرینش جهان و انسان و پروردگار میپردازند.کسانی که این مدل از هوش را دارند به پاسخ سوالاتی که مربوط به معنویت است علاقه دارند. درک عمیق از معنای زندگی و مفهوم آن برای آنها بسیار جذاب است
عباس گل
روانشناس
نظرات