به گزارش «عصر قانون» ، این نشریه پس از یادداشت مدیرکل مرکز و مقدمه، در سه بخش و پیوست به شرح ذیل تنظیم شده است:
در بخش نخست، «رویکردهای اساسی» را در دو سطح منطقهای و ملی شرح داده شده است.
سطح منطقه
این گزارش به موضوع رقابت میان قدرتهای بزرگ در سال ۲۰۱۹ م و افزایش نقشهای فعال جهانی اشاره کرده و مطرح میکند که روسیه و چین جهت تقویت جایگاه قدرت در منطقه با آمریکا رقابت بیشتری خواهند داشت.
از سوی دیگر با توجه به شدت گرفتن نا آرامیها و تناقضات آمریکا در رویکردهای منطقهای خود، این کشور در سال ۲۰۱۹ م با مشکلات جدی از نظر ساختاری و مدیریتی در منطقه روبهرو خواهد شد. همچنین درگیری میان دو قدرت در منطقه در بازی موازنه قدرت و به ویژه پس از شکست در سوریه، عراق و یمن باعث شده تا قدرتهای منطقه از این فرصت استفاده کرده تا بتوانند نقش خود را پر رنگتر و تأثیر گذاری خود را در منطقه بیشتر کنند.
قدرتهای غیر دولتی نیز با حضور خود در میان قدرتهای منطقهای مانند نیروی مقاومت در سال ۲۰۱۹ م در حال توسعه نفوذ خود در سطح ملی و فراملی و تأثیر گذاری بیشتر در این راستا خواهند بود تا بتوانند مانع درگیری و نا آرامی بیشتر میان قدرتهای سیاسی در منطقه شوند.
با توجه به ناتوانی ابزارهای منطقهای در ایجاد راه حل مناسب برای حل منازعات، منطقه همچنان توانایی لازم برای مدیریت منازعات منطقهای و ایجاد فضای مناسب برای گفتوگو میان دولتهای منطقه به طور کامل در اختیار نداشته و ساختارهای اساسی منطقه با توجه به تقسیم بندیهای موجود در سطح جهان عرب و اسلام برای این منظور کافی نیست.
ادامه نا آرامیهای هویتی پس از شکست گروههای تکفیری به همراه کاهش نسبی اختلافات مذهبی میان شیعه و سنی، همچنین با توجه به ادامه ناکامیهای حکومتهای ملی و دخالتهای خارجی و منازعات محلی و منطقهای نشان از ادامه نا آرامی هویتی خواهد داشت. نا آرامیهای طایفهای در مصر و نا آرامی نژادی در کشورهای عربی شمال آفریقا و کردهای سوریه، ترکیه و عراق و تلاش برای تحریک کردها در ایران و نا آرامیهای قبیلهای در لیبی، عراق و یمن و مساله اقلیتها در کشورهای حوزه خلیج فارس ادامه خواهد داشت، اما با توجه به بیداری سیاسی در منطقه تمام موارد یاد شده توان ایجاد مشکلات چندانی را نخواهند داشت. همچنین نقش کشورهای حوزه خلیج فارس در مسائل منطقهای به رغم مشکلاتی که به دلیل شکست سیاستهای خارجی و نا آرامیهایی که دارند، ادامه خواهد یافت، به ویژه عربستان و امارات که تأثیر مستقیمی بر چند پرونده منطقهای و نیز لیبی، مصر، اردن، یمن و فلسطین دارند. این کشورها تلاش خواهند کرد تا از طریق رسانهها و دیپلماسی جایگاه خود را در سال ۲۰۱۹ م حفظ کنند.
آغاز نا آرامیهای مرتبط با مساله آب و بحرانهای طبیعی و آب و هوایی (موج گرما، گسترش بیابان و کاهش بارندگیها و…)، مشکلات زیست محیطی با توجه به خشکسالی تأثیری بر روابط منطقهای از نظر سیاسی خواهد گذاشت، به ویژه از نظر منابع آبی در مصر، اتیوپی، عراق، ایران و ترکیه تأثیر بیشتری در سالهای پیش رو خواهد گذاشت.
تلاش گروههای تکفیری برای به قدرت رسیدن مجدد در سال ۲۰۱۹ م با ایجاد پناهگاههایی امن جهت آغاز عملیاتهای تروریستی مجدد، بدون داشتن زمین و مرکزی برای استقرار ادامه خواهد یافت و تلاش این گروهها بیشتر در کشورهای سوریه، عراق، لیبی، افغانستان، یمن، شبه جزیره سینا و مصر خواهد بود و احتمال انجام چند عملیات تروریستی در غرب وجود دارد. در سال ۲۰۱۹ م پیشبینی میشود که بیشتر از یک گروه نظامی به گروه امنیتی تبدیل شوند و نیروهای خود را به سمت شهرها گسیل دارند تا در زمان مناسب اقدام به انجام عملیاتهای تروریستی کنند.
گزارشهایی از رژیم صهیونیستی به دست آمده که این رژیم در سالهای پیش رو با خطرهای فزایندهای در غزه، کرانه غربی و جبهه شمالی روبهرو خواهد شد.
بازگشت منازعه با دشمن صهیونیستی در صدر مسائل منطقه قرار خواهد گرفت و پایان جنگ در سوریه بر خلاف میل تلآویو رقم خورده و تقویت توانایی بازدارندگی مقاومت، اسرائیل را رو در روی این نیروهای منطقهای قرار داده است.
در سطح ملی
افزایش ناکامیهای دولتها و کاهش توانایی آنها در پاسخگویی به نیازهای کشورشان نشان از این دارد که دولتهای منطقه با ناکامیهای بیشتری از نظر مدیریتی، توسعهای و اقتصادی با توجه به افزیش نیازمندیهای جامعه روبهرو خواهند شد. شاخصهای اقتصادی منطقه نشان از کاهش و در نتیجه ایجاد نا آرامیهای سیاسی و امنیتی در بیشتر این کشورها دارد.
همانگونه که موج نا آرامیها در سال ۲۰۱۱ م امید مردم را برای مشارکت در دموکراسی کشورهای عربی احیا کرد، درست در نقطه مقابل آن، مساله دموکراسی در سال ۲۰۱۹ م میان این ملتها کاهش چشمگیری خواهد داشت.
تشدید بحرانهای اقتصادی با توجه به شاخصهای موجود، باعث افزایش نرخ بیکاری و کاهش رشد توسعه و ایجاد اختلال در تجارت و افزایش بدهیهای این کشورها خواهد شد.
کشورهای نفت خیز نیز با توجه به تبانی اقتصاد جهانی موجود بر ضد آنها شاهد کاهش قیمت نفت و گاز خواهند بود. ایران و ترکیه جزو کشورهایی خواهند بود که با مشکل نقدینگی و اقتصادی با توجه به تحریمها و بدهی به بانکهای جهانی مواجه میشوند.
ناتوانی دولتهای منطقه نسبت به استفاده از خشونت همانند آنچه در گذشته اتفاق میافتاد و نیز عدم کنترل بر شبکههای اجتماعی و فیلترینگ آن، افزایش خشم عمومی مردم در ناامید شدن از دولتهای خود به رغم بازسازی و ترمیم دستگاههای امنیتی کشورهای عربی با استفاده از تجربه بهار عربی و وجود نگرانیهای مردمی و ایجاد وضعیتی شبیه به هرج و مرج و موج اعتراضها به دلیل عدم تحقق انتظارات عمومی و عدم بهبود وضعیت اقتصادی در کشورهای مصر، اردن، لبنان، عراق، سوریه، سودان و تونس.
با ادامه بحرانهای سیاسی همزمان با شکست تلاشها جهت تسویه حسابهای سیاسی داخلی، منطقه نسبت به ایجاد توافقهای سیاسی رو به سراشیبی میرود، به طور مثال تونس، لیبی و اردن که نتوانستند به توافقهای داخلی دست یابند و در سودان، بحرین و فلسطین اشغالی (میان حماس و فتح)، مصر و عراق نیز مشارکت سیاسی قوای مختلف رو به کاهش رفته و این شکستها در سال ۲۰۱۹ با فشارهای خارجی و تلاش برای انقسامات داخلی ادامه پیدا میکند.
تأثیرات انقلاب دیجیتالی افزایش یافته و مناطق تازهای در جهان و تعداد بیشتری از کاربران اینترنت وارد میدان شبکههای اجتماعی خواهند شد و از این طریق احساس توانمندی جهت تغییر دولتها و بسیج عمومی در این راستا نزد گروههای مختلفی در شبکههای اجتماعی افزایش خواهد یافت. البته باید گفت که نیروهای سنتی و بومی و احزاب و مؤسسات اجتماعی نیز با هدف کاهش تأثیرات شبکههای اجتماعی در این میدان وارد خواهند شد.
بخش دوم: بازیگران اصلی
در این بخش، منافع بارزترین عامل تأثیرگذار بر حوادث منطقه معرفی شده و اولویتهای منطقهای در سال ۲۰۱۹ م و عوامل و موانع موجود و چالشهای کنونی و احتمالی مورد بحث قرار گرفته شده است.
نیروهای بینالمللی: آمریکا
آمریکا در سال ۲۰۱۹ م بر مساله مقابله با ایران و پرونده سوریه و معامله قرن تمرکز خواهد کرد. با توجه به عدم وجود راهبرد منطقهای از سوی آمریکا، ترامپ اداره منطقه را به گروه نزدیک به صهیونیستها خواهد سپرد تا بتواند به نوعی از تعامل با هم پیمانان منطقهای خود سو استفاده کند و نقش روسیه و چین را در منطقه کاهش دهد. همچنین با توجه به کم رنگ شدن گزینه نظامی از سوی آمریکا، این کشور ابزارهای اقتصادی و دیپلماسی و امنیتی خود بر ضد دشمنانش را تحریک کرده و تلاش خود را جهت تقویت اسرائیل، عربستان و امارات با اولویت دادن به منافع آمریکا و عدم حضور نظامی در منطقه خواهد کرد. همچنین تمام توان خود را جهت تشدید تحریمها بر ضد ایران و حزبالله و متوقف کردن روند عملیات سیاسی در سوریه و جلوگیری از بازگشت کشورهای عربی به سوریه خواهد گذاشت. نیز با توجه به اجماع داخلی قوای سیاسی در آمریکا مبنی بر عدم شعلهور کردن آتش جنگ در منطقه و نیز کاهش وجاهت بینالمللی بن سلمان، آمریکا قصد ورود به جنگ منطقهای و ایجاد فاصله میان محور قطر و ترکیه با محور عربستان و امارات را ندارد. به رغم کاهش قدرت نرم آمریکا و پیشرفت محور روسیه و چین در پروندههای حساس منطقه، اما اقدامهای ضد ایرانی آمریکا و به ویژه در موضوع تروریسم و گسترش سلاح هستهای آمریکا فشارهای خود را ادامه خواهد داد.
نیروهای بینالمللی: روسیه
در سال ۲۰۱۹ م سوریه و روند عملیات سیاسی در این کشور از اولویتهای منطقهای روسیه در منطقه خواهد بود. همچنین روسیه تلاش خواهد کرد تا به تفاهم نامههای منطقهای میان ترکیه و رژیم صهیونیستی دست پیدا کند. روسیه تلاش خواهد کرد تا نفوذ خود را در کشورهای حوزه خلیج فارس و نیز لیبی با هدفهای اقتصادی و ژئواستراتژی گسترش دهد. مرکز ستراتفور پیشبینی میکند که غرب فشارهای خود را بر روسیه افزایش دهد، چرا که واشنگتن قصد حمایت بیشتر از اوکراین و گرجستان، ارمنستان و ازبکستان را در مقابله با نفوذ بیشتر روسها خواهد داشت. بنابراین روسیه هیچ استراتژی مشخصی در قبال مساله اوکراین نخواهد داشت.
مرکز کارنگی در مسکو پیشبینی کرده که حاشیه سیاست خارجی روسها کاهش یافته و مشکلات داخلی در این کشور افزایش پیدا خواهد کرد. همچنین به هر میزان که سوریه به سمت استقرار و ثبات پیش رود منافع اقتصادی روسها بیشتر خواهد شد. اما با گسترش تحریمهای بین المللی بر ضد روسیه، این کشور با بحران اقتصادی مواجه میشود که این امر و قدرت مانور روسها را در منطقه کاهش خواهد داد و همین امر ممکن است باعث نفوذ در روند عملیات سیاسی در سوریه شود، اما در مجموع نقش روسها در سوریه پر رنگتر خواهد بود.
نیروهای بینالمللی: چین
چین در سال ۲۰۱۹ م نفوذ اقتصادی و توسعهای گستردهای را در کشورهای منطقه با حفظ حضور کمرنگ سیاسی خواهد داشت، اما با توجه به منافع اقتصادی چین در بازار انرژی ایران ممکن است اختلافات سیاسی با آمریکا بر سر این پرونده ایجاد شود. با توجه به نفوذ اقتصادی چین در منطقه، تعهدات اقتصادی آمریکا در این منطقه روند کاهشی پیدا خواهد کرد. مرکز ستراتفور پیشبینی کرده که شکاف میان درخواستهای آمریکا از چین و آنچه را که این کشور به عنوان معادلات راهبردی در منطقه دارد افزایش پیدا میکند. آمریکا نیز مساله حقوق بشر اقلیتهای موجود در چین را با هدف افزایش فشار و تحریم بر چین بر روی میز مذاکرات با این کشور خواهد گذاشت. اما چین با افزایش نفوذ اقتصادی خود و ایجاد بازارها و شرکای جدید سعی در خنثی کردن فشارهای آمریکا خواهد کرد.
چین در سال ۲۰۱۸ م به عنوان بزرگترین سرمایه گذار در خاورمیانه معرفی شد. بر اساس گزارش مؤسسه عربی سرمایه گذاری و بیمه صادرات، چین دارنده یک سوم سرمایههای خارجی در کشورهای عربی است. بر اساس پیشبینی شرکت سرمایه گذاری ماکنزی، انتظار میرود این سرمایه تا سال ۲۰۲۰ م تا سقف ۵۵۰ میلیارد دلار برسد. همچنین چین پیش از رسیدن به راه حل سیاسی در سوریه درباره بازسازی این کشور با احتیاط جلو خواهد رفت.
نیروهای بینالمللی: فرانسه
اظهارات امانوئل مکرون درباره نا آرامیهای اخیر فرانسه نشان میدهد که هرچند او این ناآرامیها را تهدیداتی آشنا برای فرانسه دانسته اما تأثیرات آن بر جامعه این کشور در حال افزایش است. وی میگوید که این امر همچنین باعث تضعیف نظام بین المللی و تقویت بازیگرانی خواهد بود که قصد ایجاد تغییرات را دارند.
با توجه به نفوذ نومحافظهکاران و حامیان لابی صهیونیستها و عربستان در وزارت خارجه فرانسه، میتوان گفت که این امر بر روی سیاست خارجی فرانسه در قبال کشورهای منطقه انعکاس خواهد داشت. به رغم این که فرانسه پایبند به توافق هستهای با ایران است اما نخستین کشوری بود که پیشنهاد افزایش تحریمها و فشارهای جدید بر ضد جمهوری اسلامی ایران را به بهانه برنامههای موشکیاش ارائه کرد. همچنین عدم موضعگیری فرانسه در قبال مساله خاشقچی و فروش سلاح به عربستان نشانه روابط عمیق فرانسه با عربستان بوده و روابط با رژیم صهیونیستی در زمینه همکاریهای تکنولوژیکی و نظامی رو به افزایش است. بنابراین نمیتوان برای اروپا سیاستی خارج از سیاستهای آمریکا در منطقه تصور کرد.
قدرتهای منطقهای: ایران
ایران در سال ۲۰۱۹ م با دو چالس اصلی روبهروست: بیرون آمدن آمریکا از توافق هستهای و نتایج آن و حضور این کشور در سوریه و هزینههایی که به بار خواهد آورد. ایران تلاش میکند تا بتواند تحریمهای آمریکا را کاهش داده از منافع اقتصادی خود حمایت کند. از سوی دیگر در مساله سوریه خود را موظف میداند تا دولت این کشور را از نظر سیاسی، اقتصادی و جغرافیایی (ادلب و شرق فرات) تقویت کند و با ایجاد توزان با رژیم صهیونیستی قدرت بازدارندگی این کشور را بالا ببرد. در سطح بینالمللی ایران تلاش میکند تا منافع مشترک خود را با کشورهای آسیایی از افغانستان و پاکستان گرفته تا هند و چین و روسیه تقویت کرده و جایگزینهای امنتری را از نظر اقتصادی و ژئواستراتژیکی برای کاهش فشارها پیدا کند.
همچنین ایران نیازمند تقویت روابط دیپلماتیک با کشورهای عضو در سازمانهای بینالمللی جهت مقابله با حملات سیاسی و رسانهای واشنگتن و هم پیمانانش است. در سطح منطقهای ایران روابطش را با ترکیه و قطر تقویت و ترمیم کرده و از نظر سیاسی با عربستان مقابله خواهد کرد. همچنین ایران روابطش را با جهان عرب در سطح مردمی و رسمی تقویت میکند و با توجه به حل بیشتر مسائل سوریه، ایران توجه خود را به سمت تسویه حسابهای سیاسی در عراق و فعالسازی عملیات سیاسی در این کشور خواهد کرد. درباره مساله فلسطین با حمایت از آن کشور مانع پیشرفت معامله قرن خواهد بود. ایران با توجه به تحریمهای اقتصادی با مشکلات اقتصادی داخلی و منطقهای روبهرو میشود و در این راستا نیاز بیشتری به ایجاد تفاهم با ترکیه خواهد داشت. تهاجمهای رژیم صهیونیستی به خاک سوریه و لشکرکشی سیاسی و مذهبی عربستان بر ضد ایران در سطح منطقه باعث افزایش چالشهای اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۹ م خواهد شد.
قدرتهای منطقهای: ترکیه
مهمترین چالشی که ترکیه در سال ۲۰۱۹ م با آن روبرو میشود وضعیت اقتصادی بیثبات است. افق اقتصادی این کشور روشن نیست و با مشکلاتی چه از نظر بدهیهای شرکتهای داخلی و چه از نظر سرمایه گذاریهای خارجی و افزایش قیمتها، کاهش صادرات و بیاعتمادی مصرف کنندگان کالاهای ترکی و در نتیجه کاهش رشد اقتصادی ترکیه از ۶/۳ درصد به ۸/۰ درصد و بدهی ۲۰۰ میلیارد دلاری ترکیه که باید در سال ۲۰۱۹ م پرداخت کند. و با توجه به انتخابات داخلی شهرداریها در مارس ۲۰۱۹ م و شکست حزب اردوغان و نیز کاهش سرمایهگذاری خارجی از ۷/۱۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۵ م به ۸/۱۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷ م نشان از تنزل جایگاه اقتصادی ترکیه نزد غرب و به ویژه آمریکا دارد.
ترکیه نیاز به حمایت ایران و روسیه برای حضور در روند راهحل سیاسی در سوریه دارد تا بتواند جایگاه خود را در منطقه بهبود بخشد و امنیت و منافع هم پیمانان کرد سوری خود را تأمین کند. از سوی دیگر اردوغان به دلیل وجود منافع اقتصادی مشترک با تهران نیازمند حمایت ایران جهت ایجاد موازنه در برابر محور عربستان و امارات بوده و لذا با تحریم ایران از سوی آمریکا مخالفت کرده و نقطه اختلاف جدیدی با ترامپ در این باره ایجاد خواهد کرد.
رژیم صهیونیستی:
رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۱۹ م با پیامدهای پایان جنگ در سوریه روبهرو خواهد بود، به ویژه در جبهه شمالی خود و نیز روند عادی سازی روابط میان این رژیم با کشورهای عربی و پیشنهاد آمریکا و معامله قرن و همچنین چالش همیشگی با مقاومت فلسطین در غزه و کرانه غربی از جمله دغدغههای چالشی این رژیم در سال ۲۰۱۹ است. همچنین انتظار میرود که رشد اقتصادی این رژیم در سال ۲۰۱۹ م به دلیل کاهش سرعت رشد تجارت جهانی به ۵/۳ درصد کاهش پیدا کند و این کاهش تا بین ۲ تا ۵/۲ درصد نیز خواهد رسید. بودجه سال مالی جاری نیز به دلیل کاهش درآمد مالیاتی شاهد کسری شدید خواهد بود.
اسرائیل سعی خواهد کرد تا نیروی نظامی (زمینی، هوایی و دریایی) در سوریه ایجاد کند. همچنین سعی بر واردات سلاحهای کشتار جمعی دارد تا بتواند به نوعی به توازن نظامی با لبنان (حزب الله) برسد و از این طریق قواعد بازی را تغییر دهد. سلاحهایی مانند موشکهای نقطه زن و… بنابراین این رژیم سه مأموریت اصلی پیش رو دارد:
جلوگیری ایران از ساخت سلاح هستهای
جلوگیری از تمرکز نظامی ایران در سوریه
ممانعت از ساخت موشکهای نقطه زن در لبنان
از سوی دیگر تهدید راهبردی نفوذ ایران در منطقه برای رژیم صهیونیستی در رأس همه امور دولت اسرائیل قرار گرفته است. فلسطین نیز همچنان به عنوان چالشی برای رژیم صهیونیستی وجود دارد و اسرائیل قصد دارد تا در هر زمان و فرصتی که بتواند با ابزار مناسب با آن مقابله کند، اما نه در حدی که با مشکل گستردهای روبهرو شود. اما از سوی دیگر با توجه به این که محور مقاومت تلاش میکند تا انتفاضه دیگری را برای فلسطینیها رقم بزند لذا اسرائیل نگران جبهه شمالی خود و هدر رفتن نیروهایش در این جبهه است چرا که باعث میشود در نقاط دیگر فلسطین اشغالی قدرت مانور کمتری داشته باشد. همچنین رژیم صهیونیستی در این مرحله تلاش میکند تا اعتبار بیشتری برای خود کسب کند و در پی آن سطح تهدیدات خود را بالا ببرد، اما همچنان با مساله درگیر شدن در جنگ با هوشیاری تمام و تأمل و تعقل نگریسته و از رویارویی نظامی اجتناب میکند.
درباره معامله قرن و سازش برخی کشورهای عربی با این رژیم، بهترین فرصت نصیب اسرائیل شده است و آن را به عنوان فرصتی تاریخی مطرح میکنند تا بتوانند با همکاری عربستان و امارات در زمینه مقابله با ایران و همکاریهای اقتصادی و تکنولوژیکی از موضع برتر بیشترین بهره را ببرند. چرا که کشورهای عربی وضعیت داخلی خوبی ندارند و نظامهای سیاسی آنان در حال فروپاشی است لذا با کمک کردن به این دولتها نوعی همکاری سیاسی و اقتصادی میان این رژیم و کشورهای عربی ایجاد خواهد شد. اما اسرائیل در خصوص معامله قرن هیچ امتیاز جدیدی نخواهد داد.
قدرتهای عربی: عربستان
عربستان در سال ۲۰۱۹ م در سطح منطقهای با پروندههای حساسی که مرتبط با جنگ یمن، تحریمهای آمریکا بر ضد ایران، سازش با رژیم صهیونیستی و نیز پرونده خاشقجی و کنترل افزایش همکاری ترکیه با قطر روبهرو است. از نظر داخلی نیز پس از کشتن خاشقجی، ولیعهد با فشار زیادی از جهت انتقال قدرت در خانواده مواجه شده است. از سوی دیگر افزایش مطالبات عمومی در جهت اعطای آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز این فشار را دو چندان کرده است. مرکز ستراتفور پیشبینی میکند که عربستان در سال ۲۰۱۹ م همچنان در زیر فشار جنایت قتل خاشقجی از سوی جامعه بینالملل خواهد بود، اما همپیمانان غربی ریاض از حمایتهای مالی و سرمایه گذاری در این کشور دست نخواهند کشید.
همچنین در دوسال باقی مانده از ریاست ترامپ ائتلاف عربستان، امارات و اسرائیل با حمایت کاخ سفید تمام فشارهای خود را بر ایران مضاعف خواهند کرد و با توجه به شکست عربستان در سوریه، یمن و نیز روابط متشنج با قطر بیشتر به سمت واشنگتن و تسلیم در برابر خواستههای کاخ سفید تمایل پیدا کرده، زیرا در تمام پروندههای مذکور عربستان پشت سر آمریکا ایستاده است.
در مسائل داخلی، در حال حاضر به رغم آن که محمد بن سلمان زمام امور را به دست گرفته اما در درون خانواده حاکم اختلافاتی وجود دارد که مهمترین چالش موجود در برابر بنسلمان در داخل عربستان به شمار میرود. با توجه به وجود مشکلات اقتصادی در تأمین درآمدهای بیشتر و کاهش بودجه کشور، در حال حاضر حاکمان این کشور تلاش دارند یا با سلاح زور و فشار کارهای خود را پیش ببرند و یا با اعطای برخی آزادیها به اهداف خود دست پیدا کنند. میزان بودجه سال ۲۰۱۹ م به ۲۹۵ میلیارد دلار میرسد، اما میزان درآمد این کشور به ۲۶۰ میلیارد دلار میرسد که کسری بودجه ۳۵ میلیارد دلاری را نشان میدهد.
بر اساس ارزیابی کارشناسان غربی عربستان بودجه خود را با بشکهای هفتاد دلار و استخراج روزانه ۱۰ میلیون بشکه بسته و درآمدهای غیر نفتی، تنها دوازده درصد از درآمدهای عربستان را تشکیل میدهد. عربستان در سال ۲۰۱۹ م در پی اجرای چشم انداز ۲۰۳۰ خود خواهد بود اما در عین حال نمیتواند آسیبی به ساختار اقتصادی کشور بزند و قصد دارد تا با توجه به این که در سال ۲۰۱۸ هزاران نفر از کارگران خارجی این کشور را به دلیل مشکلات اقتصادی ترک کردهاند، بار دیگر در بازار این کشور پول تزریق کنند تا با کمی از فشار اقتصادی موجود بر دوش شرکتها و نیز مردم کاسته شود. اما در مجموع با توجه به مساله خاشقجی و ایجاد بیاعتمادی نسبت به سیاستهای غیرمنتظره بنسلمان فضای اقتصادی این کشور مه آلود خواهد بود و این وضعیت در آینده بیشتر روشن خواهد شد.
امارات:
سیاست خارجی امارات در سال ۲۰۱۹ م متمرکز بر ضرورت مقابله با تحرکات اسلام سیاسی اعم از شیعه و سنی بوده و البته با دادن اولویت به اهل تسنن. در ظاهر امارات تلاش میکند تا تصویری از اسلام متمدن و از نظر دینی به صورت معتدل ارائه کند. همچنین مقابله با جریان اخوان المسلمین و حامیان آنها از اولویتهای امارات است لذا ابوظبی مساله مقابله با ایران را در مرتبه دوم از نظر اولویت قرار داده است، درست برعکس ریاض. اما این گونه نیست که امارات خارج از این سیاست حرکت کند بلکه ترجیح میدهد تا در خط مقدم مقابله با ایران عربستان باشد و خود پشتسر عربستان حرکت کند. بنابراین بخشی از منافع امارات در گرو تحقق سیاستهای خارجی عربستان است، اما اولویت کنونی امارات مقابله با محور ترکیه و قطر و نفوذشان در منطقه است. از جمله پروندههای روی میز این کشور در سال ۲۰۱۹ م پرونده جنگ یمن است. این کشور تلاش میکند تا جنگ را در سال غربی یمن یکسره و نفوذ ائتلاف خود را در جنوب یمن تثبیت کند. همچنین این کشور تلاش میکند تا در شاخ آفریقا نفوذ بیشتری پیدا کرده و از طریق آن از نفوذ ترکیه در آن منطقه بکاهد. از دیگر اهداف امارات میتوان یافتن راهی برای رسیدن به دریای سرخ و داشتن پایگاه در آن منطقه اشاره کرد، لذا در حال مسابقه با ترکیه برای داشتن جای پایی در باب المندب است.
از نظر دیپلماسی امارات تلاش میکند تا قطر را از همسایگان خلیج فارسی خود دور کرده تا بتواند نقش بیشتری در پروندههای مهم منطقه مانند سوریه و لیبی ایفا کند. اما درباره مساله فلسطین، امارات همکاری خود را با آمریکا برای ایجاد فضایی مناسب جهت اعلام معامله قرن و نگاه داشتن جنبش فتح در کرانه غربی و سازش با رژیم صهیونیستی ادامه میدهد. درباره با ایران، امارات تلاش خود را برای اثر گذاشتن تحریمهای آمریکا بر ایران خواهد گذاشت و سعی میکند تا ائتلاف جدیدی با عربستان و اسرائیل برای رسیدن به این هدف ایجاد کند. شیخ زائد سعی دارد تا امارات را به عنوان یک کشور مسلمان معتدل و پیشرفته که میتواند منافع غرب را تأمین کند به آنها معرفی میکند.
امارات در سال جاری نیز با مشکلاتی روبهروست که از آن جمله میتوان به پرداخت هزینههای جنگ یمن و فرسایشی شدن آن، گسترش نفوذ ترکیه در حوزه کشورهای عربی، شکست در به زانو درآوردن قطر، بالا گرفتن مساله تهدید نسبت به بسته شدن تنگه هرمز و نا مشخص بودن سرنوشت معامله قرن و مشکلاتی که هم پیمان امارات یعنی عربستان پس از جنایت کشتن خاشقجی با آن روبهروست، اشاره کرد.
قطر:
تحریم قطر از سوی عربستان و امارات در سال ۲۰۱۹ م ادامه پیدا میکند. بنابراین برای جبران این فشارها قطر تلاش خواهد کرد تا روابطش را با ترکیه افزایش دهد و همزمان منافع آمریکا را نیز در منطقه تأمین خواهد کرد تا بتواند همسان با عربستان در کاخ سفید دستی داشته باشد. از سوی دیگر سیاست ملایمی را درباره ایران دنبال خواهد کرد تا بتواند در برابر فشارهای عربستان بر ایران نوعی موازنه ایجاد کند. همچنین کارشناسان بر این باورند که قطر در تلاش است تا بتواند به رغم تحریمهای کشورهای عربی حوزه خلیج فارس شکوفایی و رونق اقتصادی را در کشورش محقق سازد.
بر اساس گزارش صندوق بین المللی پول رشد اقتصادی قطر در سال ۲۰۱۹ م به ۱/۳ درصد خواهد رسید و در در حوزه نفت و گاز مایع شاهد افزایش خواهد بود و در زمینه زیرساختها هزینههایی صرف خواهد شد و پس از گذشت سه سال برای نخستین بار مازاد بر بودجه عمومی درآمد کسب خواهد کرد که این امر باعث حذف مالیات بر ارزش افزوده در سال ۲۰۱۹ م میشود.
با توجه به فشارهای عربستان و امارات بر قطر، این کشور سعی خواهد کرد تا بتواند بر پروندههای مهم منطقه از جمله جنگ یمن، بحران لیبی، سوریه و سودان و نیز فلسطین و مصر تأثیرگذار و نقش آفرین شود، تا بدین ترتیب به نوعی از فشارهای این دو کشور بر روی خود بکاهد. همچنین همزمان قطر سعی میکند تا از نفوذ بیشتر عربستان و هم پیمانانش جلوگیری کند و ضمن شراکت با ترکیه در پرونده سوریه بتواند برگ برنده بیشتری در اختیار ترکیه بر روی میز مذاکرات با گروههای مسلح در ادلب بگذارد. در خصوص فشار فزاینده آمریکا بر ایران، کشور قطر در حاشیه خواهد بود و وارد این پرونده نخواهد شد. اما قطر خود را همچنان به عنوان واسطه میان غرب و گروههای مسلح اسلامگرا همانند اخوان المسلمین، حماس، طالبان و جبهه النصره نقش ایفا خواهد کرد.
این گزارش بر اساس اطلاعات دریافتی از رایزنی فرهنگ ایران در لبنان تهیه شده است.
https://asrghanoon.ir/?p=2702
نظرات