نمایشگاه کتاب دماسنج فرهنگی کشور استمعاون سابق قرآن و عترت وزارت ارشاد گفت:در روایات معصومین نکات بسیاری در تمجید و تجلیل از کتاب و کتابخوانی و نوشتن و نگارش داریم که همگی بر اهمیت و اولویت این مقوله راهبردی تاکید دارد.
به گزارش گروه فرهنگی عصر قانون سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت آغاز شد که تا روز ۲۹ اردیبهشت ادامه دارد. سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران هر روز از ساعت ۱۰ تا ۲۰ در محل مصلای امام خمینی (ره) تهران برپاست. در این ایام بیش از زمانهای دیگر در طول سخن از کتاب، کتابخوانی و سرانه مطالعه مردم به میان میآید.
در همین راستا با علیرضا معاف معاون سابق قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیر بنیاد بین المللی یاسین در خصوص برپایی چنین رویداد فرهنگی کشور به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
*آیا میتوان گفت که امروزه هنوز هم کتاب مثل سینما یا دیگر محصولات فرهنگی و هنری مورد توجه مردم است؟
به صورت کلی باید بگویم شور و نشاط اجتماعی، شکوه و رونق مردمی و همبستگی فرهنگی اصلیترین تصویر بازنماییشده و بازتابیافته از رخدادها و رویدادهای فرهنگی، جشنوارههای هنری و نمایشگاههای فرهنگی یکی دو سال اخیر در کشور است. همیشه گرایش و علاقه مردم به امور دینی، فرهنگی و معرفتی مساله مورد بحث محافل فکری و رسانهای بوده اما در دوران پسا اغتشاشات ۱۴۰۱، این مساله، جدیتر مورد توجه قرار گرفته است و فرامتنیت و بینامتنیت جشنوارههای فیلم، تئاتر، موسیقی، شعر و تجسمی فجر و نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم و نمایشگاه بینالمللی کتاب از متن آنها مهمتر شده است؛ آن فرامتن، گرایش و کشش و علاقه و علقه تودههای مردم به اتفاقات بزرگ فرهنگی و هنری و دینی و معرفتی کشور است. دقیقاً در زمان و زمانه و زمین و زمینهای که جماعتی به دروغ اصرار دارند مردم را ناراحت، عصبانی، افسرده، غمزده و بیتفاوت نشان دهند، بینظیرترین، شادترین، شلوغترین و مردمیترین صحنههای حضور فرهنگی و دینی مردم در حال رخ دادن است. خوب است که جامعه شناسان پیرامون دلالتهای اجتماعی این حضورهای میلیونی هم گفتگو کنند.
اما به طور ویژه در مورد نمایشگاه کتاب، کتاب و کتابخوانی باید گفت اردیبهشت که حقیقتاً بهشت ماههای سال است، در ایران و تهران، بهشت دیگری برای کتابدوستها، کتابخوانها و کتاببازها برپا میشود و نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران همچون باغستان و نهالستانی میشود که مشتاقان و مریدان کتاب در باغی از انواع کتابهای فلسفی، هنری، سیاسی و اجتماعی از بوی بهارنارنج کاغذ سرخوش و مست و مسرور و مبتهج میشوند و وقتی کتابی را ورق میزنند و در دالانهای نمایشگاه کتاب تهران در جستجوی گمشده فکری خود قدم میزنند؛ میوۀ مطبوع فکری خود را مییابند و حقیقتاً میتوان گفت که الکتب بساتین العلماء در نمایشگاه کتاب معنا میشود. نمایشگاه کتاب بهانهای است تا از کتاب و قلم بگوییم و بنویسیم و در اهمیت بالای این اتفاق بزرگ فرهنگی سخن بگوییم.
*به نظر میآید کمی عجیب است در دنیای رسانهزده و به شدت دیجیتال امروزی، شاهد این حجم استقبال از کتاب کاغذی هستیم. شاید برخی مطرح کنند که دلایل غیر فرهنگی و خارج از علاقه به کتابخوانی در این ماجرا دخیل باشد؛ از نظر شما دلیل این اتفاق چیست؟
ماجرا به ماهیت نوشتن و ذات کتاب بر میگردد. نعمت نوشتن اگر نبود، علم هم نبود، ارتباطات نبود، مفاهمه بین انسانها نبود، فلسفه نبود، تاریخ نبود، تمدنها نبودند، تجربه نبود، قصه نبود، هنر نبود، سینما نبود و دنیای بی انتهای عقل و فکر و ذهن و خیال انسانها راهی برای بروز و ظهور و تجلی پیدا نمیکرد و اگر نوشتن نبود، کتاب هم نبود؛ این مخلوق زیبا، شیرین، جذاب و دوست داشتنی و یار مهربان و باوفای انسان.
به نظرم «کتاب» یکی از زیباترین و جذابترین پدیدههای هستی است و «نوشتن» یکی از بزرگترین و مهمترین نعمتهایی است که خداوند در اختیار بندگانش قرار داده است. شاید بعد از نعمت «کلام»، «بیان» و «سخن گفتن»، نعمت «نوشتن»، «بنان» و «قلم» مهمترین نعمتی باشد که خدا به انسان هدیه داده است. دو تعبیر قرآنی و جذاب خَلَقَ الْإِنْسانَ * عَلَّمَهُ الْبَیانَ در ابتدای سوره الرحمان که تعلیم بیان را در کنار خلقت انسان قرار داده و اشاره به قلم در آیه الذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ در ابتدای سوره علق اهمیت و بزرگی این دو نعمت الهی را نشان میدهد. هرچند اهل علم، تقدم نزولی علم بالقلم بر علمه البیان را بر فضیلت نوشتن بر گفتن برداشت کردهاند.
«سخن»، «گفتار» و «کلام» جز با به تصویر کشیدن کلمه بر صفحات کتاب و جز با نوشتن و نگاشتن و ثبت کردن و نگارش، ماندگار و مانا و پایا و پویا و زایا نمیشود. عقل نظریهپرداز و نقاد فیلسوف؛ قلب پرتلاطم و مواج عالِم و ذهن جوال نویسنده ادیب و خیال بلندپرواز شاعر، جز با نوشتن آرام و قرار نمیگیرد که حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: القَلبُ یَتَّکِلُ علَی الکِتابَةِ دل با نوشتن آرام میگیرد. کتاب اگر نبود، قدر و مرتبه عقل حکماً و بلندی روح عرفا و عمق اندیشه علما معلوم نبود. امیرالمومنین میفرمایند: کِتاب ُالمَرءِ مِعیارُ فَضلِهِ و مِسبارُ نُبلِهِ؛ نوشته انسان، معیار فضل او و ژرفاسنج هوش اوست.
*آیا کتاب توان رقابت با پدیدههای دیجیتال عصر امروز در جذب مخاطب را دارد؟
در علوم ارتباطات اجتماعی بحث دامنه داری وجود دارد که با تولد یک رسانه جدید، تکلیف رسانههای سابق چه میشود؟ آیا ظهور یک رسانه فراگیر، به حذف و خاموشی رسانههای سابق منجر میشود؟ علی رغم تصور اولیه برخی اندیشمندان و متفکران عصر جدید، با قدرت گرفتن دنیای دیجیتال و فضای مجازی، نه تنها کتاب از عرصه زندگی انسانها حذف نشد که روزبروز بر تعداد و تنوع کتابهای دنیا افزوده گردید و کتاب جایگاه خود را حفظ کرد. دلایل مانایی، پویایی و زایایی کتاب را باید به بحث نشست و بررسی کرد و به این سوال مهم جواب داد که چرا کتاب و آثار قلمی ماندگار و جاویدند.
همینجا خوب است به نکتهای ظریف اشاره کنم که هر چند از بدیهیات و اولیات مسلمانی ماست اما کمتر به آن توجه کردهایم؛ در بزرگی، ماندگاری و اهمیت کتاب همین بس که معجزه جاویدان پیامبر خاتم، یک کتاب است. کتابی که در آن خداوند با انسان سخن گفته است، کتابی که خالق قدیر و رحیم ما در متن نورانی آن به «قلم» و به «نوشتن» قسم خورده است. در همان اولین آیاتی که بر پیامبر اعظم نازل شده، خداوند خود را اینگونه معرفی میکند: الذی علّم بالقلم. اهمیت نوشتن و علم به قدری است که خداوند پس از بیان مساله خلقت و آفرینش، به قلم اشاره میکند. در قیامت هم کارنامه و نتیجه عمل انسانها را خداوند به عنوان «کتاب» معرفی میکند. هاءم اقرؤوا کتابیه. و هر انسانی را میتوان یک کتاب مجسم دانست.
*یعنی میفرمایید تداوم استقبال از کتاب، ریشه در دین و فرهنگ مردم دارد؟
اولاً عرض کردم ریشه در ذات و جنس خود کتاب دارد که قابلیت جاودانه شدن دارد و اگر چنین قابلیتی نداشت، خداوند آخرین معجزه خود را در قالب یک کتاب نمیفرستاد؛ ثانیاً بله؛ در فرهنگ و دین هم ریشه دارد. از بس توجه به علم و کتاب و نوشتن در متن قرآن و آموزههای دینی ما و سایر ادیان آسمانی وجود دارد. مرحوم علامه طباطبایی ذیل آیات ابتدایی سوره مبارکه قلم میفرماید منظور از «قلم»، مطلق «قلم»، و مطلق هر نوشتهای است که با قلم نوشته میشود؛ و از این جهت این سوگند را یاد کرده که «قلم» و «نوشته»، از عظیمترین نعمتهای الهی است که خدای تعالی بشر را به آن هدایت کرده و نتیجه میگیرند که «قلم» و «نوشتن» هم در عظمت، دست کمی از «کلام» ندارد. سایر مفسران قرآن نیز نگاه جالبی به قلم و کتاب و کتابت دارند؛ در تفسیر نمونه هم ذیل آیات ابتدایی سوره مبارکه علق مباحث زیبایی مطرح شده است. مرحوم علامه طبرسی مفسر شهیر قرآن هم در تفسیر فاخر مجمع البیان بیان را به دو دسته تقسیم میکند بیان زبان و بیان قلم؛ و میفرماید بیان زبان با گذشت زمان کهنه میشود و از بین میرود، ولی بیان قلمها تا ابد باقی است
ر روایات معصومین هم نکات بسیاری در تمجید و تجلیل از کتاب و کتابخوانی و کتابدوستی و نوشتن و نگارش داریم که همگی بر اهمیت و اولویت این مقوله راهبردی در کارهای فرهنگی و دینی تأکید میکنند. مرور این احادیث مهم و تحلیل خانواده حدیث کتاب و کتابت، ضرورت امروز کارهای فرهنگی و فکری کشور ما و نخبگان ماست.
*اگر استقبال از کتاب خوب است و دلیلش هم ریشه در خود کتاب و علاقه به کتابخوانی دارد، پس چرا آمارهایی که از سرانه مطالعه و کتابخوانی در کشور ما بعضاً داده میشود پایین است؟
این گزاره هم از جمله اغلاط مشهور و رایج در بین ماست که میگویند سرانه مطالعه مردم ایران خیلی پایین است یا مثلاً یک دقیقه است! این حرف صرفاً یک ادعاست که مبنای آماری و علمی دقیقی ندارد. اساساً یکی از برکات نمایشگاه کتاب تهران پاسخ عملی به شبهه بی توجهی مردم ایران به کتاب و کتابخوانی است. جماعتی به سهو یا به عمد اصرار دارند، مردم ایران را غریبه با کتاب و بیگانه با مطالعه معرفی کنند و با ارائه آمارهای اشتباه و مقایسههای بی مبنا از سرانه مطالعه، مستمراً مردم ایران را به خاطر کم مطالعه کردن شماتت کنند، در حالی که آمارهای دقیق و مقایسههای فنی با آمارهای دنیا نشان میدهد سرانه مطالعه مردم ایران نسبت به میانگین دنیا سرانه مطلوبی است و ذوق و سوق و شوق ایرانیها به خرید کتاب، تصویر ثابت هر ساله نمایشگاه کتاب برای هر بیننده منصفی است.
*چرا باید استقبال مردمی از نمایشگاه کتاب را نشانه رونق وضعیت کتاب در کشور بدانیم؟
ببینید تا اینجا روشن شد که هم استقبال مردم از نمایشگاه کتاب خوب است هم مردم ما حد مطلوبی از کتابخوانی را دارا هستند؛ طبیعتاً وقتی استقبال خوب است یعنی عرضه هم خوب است، تنوع و تکثر در عرضه هم خوب است که توانسته همه یا اکثر سلایق را پوشش بدهد؛ عرضه کتاب وقتی مطلوب باشد یعنی وضعیت کلان نشر در شرایط خوبی است. نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بدون شک یکی از بزرگترین و پر رونق ترین نمایشگاههای کتاب دنیاست، هر سال به مدت ۱۰ روز به محل جشن کتابخوانها، کتاببازها و کتابدانها در تهران تبدیل میشود و شگفتانه های عرصه نشر و به روزترین آثار را به مردم عرضه میکند. ده روزی که میتوان آن را دهه رفاقت تودههای مردم با کتاب و قلم نامید.
علاوه بر همه اینها به هر حال نمایشگاه کتاب تهران، یک ویترین بزرگ از جریان نشر کشور است؛ جریانی که در طول سال زنده، پویا و فعال است و اگر اینچنین نباشد نمیتواند در نمایشگاه کتاب حضور جدی و اثرگذار داشته باشد.
*آیا این نگاه مثبت به نمایشگاه، موجب عدم توجه به رفع ضعفها و معایب نشر کتاب نمیشود؟
به نکته دقیقی اشاره فرمودید؛ اتفاقاً معتقدم وضعیت نمایشگاه کتاب، تابلو و نشانهای از کل وضعیت نشر و چه بسا وضعیت فرهنگی کشور است. نقاط مثبت، غفلتها، قوتها، آسیبها، ضعفها و در مجموع نبض جریان نشر به عنوان یکی از مهمترین عرصههای فرهنگ را میتوان با مطالعه میدانی و دقیق نمایشگاه کتاب به دست آورد. نمایشگاه کتاب یک ویترین یا به تعبیری یک پلان از وضعیت فرهنگی است که اندیشمندان، تصمیم گیران و مدیران فرهنگی کشور میتوانند از این فرصت ده روزه استفاده کنند و در متن و حاشیۀ آخرین و بروزترین رویهها و روالها و روندهای جریان نشر قرار بگیرند. در واقع نمایشگاه کتاب، بارومتر و دماسنج فرهنگی کشور است و رهیافتهای مهمی از ذهنیات مردم به متولیان امور میدهد و بهترین فرصت برای متولیان فرهنگی است.
این درست است که نباید خوشبینانه و سرخوشانه به استقبال مردم از نمایشگاه نگاه کرد اما از آن طرف نباید بدبینانه، تنگنظرانه و کوتهنگرانه هم شرایط را تحلیل کرد. مثلاً سالهاست که برخی جریانات در فضاسازی رسانهای مدعی برخورد و سرکوب و سانسور و ممیزی غیر منطقی جمهوری اسلامی در عرصه نشر به ویژه در دورههایی که دولت انقلاب سر کار باشد، هستند؛ در صورتی که برای رد این ادعا کافی است به همین استقبال سلایق مختلف مردم از نمایشگاه کتاب استناد کرد. تنوع، تکثر و تعدد ناشران و تولیدات مکتوب از جریانات فکری متفاوت و بعضاً متضاد در یک مکان و زمان در مرکز تهران، نشانه سماحت و سعه صدر و آزاد اندیشی نظام جمهوری اسلامی در پذیرش کثرات فرهنگی و زمینهسازی عملی نظام برای فضای تعاطی افکار و تضارب آرا در کشور است که در عملیات روانی و رسانهای دشمن به طریق وارونهای جلوه داده میشود.
*شما چه ایده یا پیشنهادی برای تحول و ارتقای نمایشگاه کتاب دارید؟
اجازه دهید پاسخ این سوال را با توجه به تجربه و سابقه خودم در برگزاری چندین دوره نمایشگاه بینالمللی قرآن و همزمان همکاری مستقیم در برگزاری نمایشگاه کتاب، با این زاویه نگاه مطرح کنم که نمایشگاههای بینالمللی قرآن و بینالمللی کتاب که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی برپایی آنهاست، به منزله دو بال یا دو رویداد جریانساز فرهنگی میتوانند مکمل و متمم یکدیگر عمل کنند و اتفاقاً قرابت و نزدیکی معنایی ویژه ای هم با هم دارند از آنجا که قرآن، یک کتاب و کتاب زندگی و هدایت و حکومت است. اگر نمایشگاه قرآن تفریحگاه دینی و تفرجگاه معنوی خانواده هاست نمایشگاه کتاب میتواند و باید یک پارک فرهنگی و فرصت معرفتی و فکری برای خانوادهها باشد. توجه به مخرج مشترکها و مضرب مشترکهای این دو رویداد جذاب فرهنگی میتواند برای سالهای پیش رو، نقطه عزیمت برنامهریزیهای راهبردی در جهت نگاه منظومهای به ساحت فرهنگ و تعامل بین عرصهای در ساحت فعالیتهای فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد. اگر با نگاه پدیدارشناختی به نمایشگاه کتاب بنگریم با پدیده اجتماعی متفاوت و قابل مطالعهای روبرو هستیم. ان شاءالله امسال هم نمایشگاه کتاب تهران مجدداً کام همه دوستان و دوستداران و عاشقان کتاب را شیرین خواهد کرد.