گروه جامعه خبرگزاری عصرقانون: آنچه این روزها در فضای بیرونی بیمارستان قلب شهید رجایی در جریان است، بحرانی مختص این بیمارستان نیست بلکه مشکلی است که در سایه نبود نظام ارجاع و سامانه نوبت دهی و پذیرش برخط بیماران، گریبانگیر بسیاری از بیماران ساکن در شهرستانهای دیگر شده است. بیمارهایی که با امید علاج شدن بیماریشان، صدها کیلومتر را پیمودهاند، اما پشت درهای پر ازدحام، درگیر بلاتکلیفیاند. بیمارانی که نه فقط با درد جسم، بلکه با اضطراب، ناامنی و بیپناهی دست و پنجه نرم میکنند. با وجود اهمیت حیاتی زمان در درمان بیماران قلبی، نبود تخت بستری و نظام نوبتدهی مشخص، بسیاری را در صفهایی طولانی و فضای باز بیمارستان رها کرده است. جای خالی نظام ارجاع و همراهسرا در بیمارستانهای بزرگ پایتخت موضوع چادرخوابی بیماران در اطراف بیمارستانهای بزرگ و مرجع و فوق تخصصی معضل تازهای نیست و به دلیل نبود سیستمی کارآمد در نظام سلامت برای ارجاع بیماران، همواره شاهد این پدیده نامطلوب در کنار بیمارستانهای پایتخت هستیم. در آن زمان نیز مسئولان از ساخت همراهسراها به عنوان یک ضرورت برای ساماندهی اسکان بیماران یاد کردند اما ساخت این همراهسراها نیز مانند بسیاری از مسائل دیگر به حاشیه رفته است. مشاهدات میدانی از محوطه بیمارستان تخصصی قلب شهید رجایی، بار دیگر زنگ هشدار را در خصوص نبود زیرساختهای حمایتی و درمانی کافی برای بیماران شهرستانی در این بیمارستان و سایر بیمارستانهای بزرگ پایتخت به صدا درآورده است. کمبود تختهای بستری نسبت به مراجعات بیماران از سایر شهرها، نارسایی در نظام ارجاع، و فقدان سامانه نوبتدهی شفاف، موجب شده بیمارانی که نیازمند درمان فوری هستند، ساعتها و حتی روزها در شرایطی اسفبار و ناایمن، در فضای باز بیمارستانها منتظر بمانند. اوضاع اسفناک بیمارستان های دولتی «بیمارستانهای دولتی» مکانی که قرار است محلی برای تسکین مشکلات و بیماری مردم علی الخصوص مستضعفین و فقرا باشد، جای که البته کمتر مسئول دولتی را میتوان مشاهده کرد که برای بیماری خود و یا خانواده اش به آنجا مراجعه کند و سند این مسئله در دهها خبرهای است که رسانهها در زمان بستری و یا فوت مسئولان و اشخاص مهم کشور (هنرمندان و ورزشکاران) منتشر میکنند « این مسئول ... در یک بیمارستان خصوصی بستری شد».«این هنرمند نامی کشور در یک بیمارستان خصوصی فوت کرد». بنابراین اگر مسئولان دولتی به همراه خانواده خود در بیمارستانهای دولتی مراجعه و بستری شوند مسلماً بهتر مشکلات مردم را لمس میکنند و شاید آن زمان حس انساندوستانهشان باعث شود در هر مسئولیتی که هستند برای بیماری مردم کاری کنند. با این وجود در طرح تحول سلامت اقدمات گسترده ای برای وضعیت نابسامان و هتلینگ بیمارستانها صورت پذیرفت ولی با این وجود همچنان مردم در بیمارستانهای دولتی به دلیل مراجعه بیشمار و از سر ناچاری به دلیل هزینههای سرسام آور درمانی که یکی از دلایل مهم آن ضعف بیمهها است که در مشکلات و بیماری مردم را حمایت نمیکنند، شاهد نارضایتیها بسیاری در بیمارستانهای دولتی هستیم. با این وجود باز تأکید میشود در طرح تحول سلامت به بهسازی و افزایش کیفیت هتلنیگ بیمارستانی توجه ویژهای شده است ولی با این حال وضعیت هتلینگ بیمارستانهای دولتی و نوع خدمات پرستاری و کادر پزشکی در بیمارستانهای دولتی برای بالا رفتن رضایت بیماران باید بیشتر ارتقا یابد، به امید روزی که بیماران با مراجعه به بیمارستانهای دولتی، فضای را مشاهده کنند که مسئولان دولتی نیز از آن استفاده میکنند، به قول مسعود پزشکیان در آن زمان که نماینده مجلس شورای اسلامی بود « نباید سفره سلامت مسئولان از بیماران جدا شود.» حال امیداریم آقای رییس جمهور همچنان این جمله قدیمی خود را به یاد داشته باشد...