گروه اجتماعی عصرقانون: احمد محمودزاده؛ رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی وزارت آموزش و پرورش از بارگذاری شهریه اغلب مدارس غیردولتی در سامانه مشارکتها خبر داد و گفت: خانوادهها میتوانند برای مشاهده شهریه مصوب هر مدرسه به سامانه مشارکتها بهآدرس www.mosharekatha.ir مراجعه کنند. وی با تأکید بر اینکه شهریه مصوب مدارس غیردولتی شامل هزینههایی نظیر اردو، سرویس، غذا و لباس نمیشود، افزود: این هزینهها بهصورت مجزا محاسبه میشوند و انتخاب آنها اختیاری است، همچنین انتخاب کلاسهای فوقبرنامه به اختیار والدین واگذار شده است. محمودزاده درباره میزان شهریه دریافتی مدارس غیردولتی توضیح داد: تنها حدود دو درصد مدارس شهریهای بین 100 تا 145 میلیون تومان دارند و شهریه 98 درصد مدارس زیر 100 میلیون تومان است. «اگرچه مسئولان تأکید دارند که کلاسهای فوقبرنامه در مدارس غیردولتی اختیاری است، اما بررسی میدانی و گزارشهای خانوادهها نشان میدهد که بسیاری از این برنامهها عملاً جنبه اجباری پیدا کردهاند. کلاسهای تقویتی و مهارتی اغلب در ساعات رسمی مدرسه برگزار میشوند و دانشآموزانی که در این برنامهها ثبتنام نکنند، از بخشی از آموزش و همراهی با سایر همکلاسیها بازمیمانند. همچنین فضای رقابتی حاکم بر مدارس غیردولتی باعث شده است خانوادهها برای اینکه فرزندشان نسبت به دیگران عقب نیفتد، ناچار به پرداخت هزینههای جانبی شوند، این در حالی است که شهریه اعلامشده از سوی وزارت آموزش و پرورش تنها بخش کوچکی از هزینه واقعی تحصیل در این مدارس را پوشش میدهد.» آموزش باکیفیت به کالایی لوکس تبدیل شده است. چنین روندی بر اساس اصل سیام قانون اساسی- که دولت را موظف به فراهم کردن آموزش رایگان تا پایان دوره متوسطه کرده- نیست. واقعیت تلخ این است که کنکور اکنون فقط میان مدارس غیردولتی و سمپاد (تیزهوشان) رقابتی شده است و فقط حدود ۷ درصد برترینها از مدارس دولتی آمدهاند. همانطور که دیگران انتقاد کردهاند، نتایج کنکور امسال نشان میدهد که ورود به دانشگاه به آرزوی «گروه خاصی» بدل شده و سهم مردم عادی در آن بسیار اندک است. این وضعیت در عمل، عدالت آموزشی را از بین برده باشد. آزمون سراسری ۱۴۰۳ نشان داد، از ۴۰ رتبه برتر، تنها سه نفر از مدارس دولتی و۷۳ درصد نفرات برتر از مدارس سمپاد هستند. این اختلاف طبقاتی آموزشی با شهریههای نجومی مدارس خصوصی، ارتباط تنگاتنگ دارد. فرزندان طبقات مرفه با پرداخت هزینههای گزاف، امکانات بهتری دریافت میکنند که این مزیت در کنکور و آینده تحصیلی خود را نشان میدهد. برخی سیاستمداران بهصراحت هشدار دادهاند که چنین روندی «مافیا»یی در آموزشوپرورش ایجاد کرده و مسیر مدارس دولتی را برای استعدادهای عادی بسته است. پیامدهای روانی و اقتصادی این افزایشهای افسارگسیخته متوجه خانوادههای طبقه متوسط و ضعیف است؛ خانوادهای که برای دو فرزندش، سال گذشته بیش از 100 میلیون تومان شهریه داده،امسال همین مدرسه حدود 200 میلیون تومان مطالبه کرده است؛ در پی این فشار مالی، برخی خانوادهها به مدارس دولتی رجوع کردهاند و در کنار آن برای جبران کیفیت آموزشی پایینتر، مجبور به استفاده از کلاسهای تقویتی و معلم خصوصی شدهاند. این مهاجرت اجباری، مدارس دولتی و هیاتامنایی را نیز به تراکم غیرقابل تحملی سوق داده است؛ کلاسهای ۴۰ نفره، کیفیت آموزش را بهشدت کاهش میدهند. اگر خانوادهای سه فرزند داشته باشد، تامین هزینههای آموزشی آنها «غیرممکن است»؛ درنهایت، کودکان بسیاری مجبور میشوند از مدرسه بازبمانند و خانوادهها در «بحران روانی» گرفتار شوند. ادامه وضع موجود، عدالت آموزشی را بهطور بنیادی بهخطر میاندازد. آموزشوپرورش، آرزوی رسیدن همه فرزندان این سرزمین به رشد علمی و اجتماعی است؛ با نظارت کارآمد و راهکارهای فوق میتوانیم، تضمین کنیم که تحصیل باکیفیت حق همه باشد، نه امتیاز یک قشر خاص. مطالبهگری اجتماعی و ورود جدی مسئولان به اصلاح ساختارها ضروری است تا شکاف طبقاتی در آموزش بیش از این عمیق نشود.