تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : general133
حوزه : اخبار مهم, سیاست
شماره : 133470
تاریخ : 27 مرداد, 1404 :: 17:27
کمک پیرکودک‌های اصلاحات به اسرائیل؛ فشار به پزشکیان و تکرار تجربه نهضت‌ آزادی بیانیه اخیر جبهه اصلاحات که روز یکشنبه منتشر شد، از جهات متعددی یادآور نوع فعالیت نهضت آزادی در دوران جنگ تحمیلی است. هر دو گروه در لحظات حساس به جای حمایت از تمامیت ارضی و منافع ملی اتهام‌زنی داخلی را در دستور کار قرار دادند.

بیانیه اخیر جبهه اصلاحات که روز یکشنبه منتشر شد، از جهات متعددی یادآور نوع فعالیت نهضت آزادی در دوران جنگ تحمیلی است. در حالی که طرف غربی یک جنگ 12 روزه به ایران تحمیل کرده، این جبهه با صدور بیانیه‌ای به دشمن پاس گل داده و به ایران اتهام‌زنی می‌کند. این رویکرد مشابه با موضع‌گیری نهضت آزادی پس از فتح خرمشهر در سال 61 است جایی که آنها پس از پیروزی بزرگ ایران در بازپسگیری خرمشهر خواستار توقف جنگ بودند درحالی که هنوز متجاوز تنبیه نشده و انگیزه‌ها برای حمله مجدد از جانب صدام به ایران وجود داشت. هر دو گروه در لحظات حساس به جای حمایت از تمامیت ارضی و منافع ملی به سمت اتهام‌زنی داخلی و پیشنهادهای یک‌طرفه گرایش پیدا کرده‌اند که اتفاقاً توپ طرف مقابل را برای توجیه تهاجم به ایران پر می‌کند. بیانیه جبهه اصلاحات، پس از تصویرسازی یک وضعیت کاملاً بازنده برای ایران، مجموعه‌ای از مطالبات را مطرح کرده که یا ربطی به مسئله طرح‌شده در بیانیه ندارد یا ایده‌های تکراری هستند. در صدر فهرست پیشنهادها، رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی قرار گرفته و جبهه اصلاحات با این اولویت بندی در طرح موضوع تلویحا مدعی است این گزینه مهم‌ترین دستور کار برای آشتی ملی است. اما این گروه باید مشخص کند بر اساس چه نظرسنجی، این گزینه را به عنوان اولویت ملی استخراج کرده و آن را به عنوان مولفه آشتی ملی معرفی می‌کند؟ نبود دیتای آماری، این تلقی را ایجاد می‌کند که عبارت‌های «ملی» و «مردم» صرفاً ابزارهایی برای طرح مطالبات گعده‌ای هستند. به نمایندگی از چه کسانی بیانیه دادید؟ بیانیه جبهه اصلاحات خواهان مذاکره با آمریکا، استفاده از ظرفیت دیپلماسی برای جلوگیری از مکانیسم ماشه و تعامل با کشورهای همسایه شده است. این مطالبات در حالی مطرح می‌شود که ایران در هر سه موضوع، گزینه دیپلماسی را کنار نگذاشته و طرفی که میز مذاکره را خراب کرده، آن سوی میز نشسته است. چنین مطالبه‌ای بدون اشاره به نقش تخریبگر طرف مقابل، صرفاً اسباب اتهام‌زنی به ایران را فراهم می‌کند. جالب‌توجه‌ترین بند این بیانیه، پیشنهاد «تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی» است، که با سایر بندها در تناقض است. این جبهه که ایران را دعوت به کنار گذاشتن غنی‌سازی می‌کند، باید توضیح دهد چگونه همزمان با پیشنهاد مذاکره، موضوع مذاکره را حذف کرده است. همچنین، خواهان پذیرش نظارت آژانس انرژی اتمی در قبال رفع کامل تحریم‌ها شده، که این بند نیز مطلوب ایران است، اما رفع تحریم‌ها به طرف غربی برمی‌گردد و تمایل ایران ایران صرفا 50 درصد ماجراست و در این پیوند خیالی مد نظر جبهه اصلاحات 50 درصد طرف مقابل هم شرط است. بعد از طرح چندین بند متناقض و موضوعاتی که استناد آماری برای چرایی اولویت دادن به آن وجود ندارد، این جبهه چندین اتهام هم به نهاد‌های مختلف ایران ‌زده است تا در بحبوحه تنش‌آفرینی طرف صهیونیستی یک پاس گل به سمت مهاجمان تیم عبری و غربی ارسال کرده باشد. این بیانیه همچنین در بند دیگری تغییر رویکردهای‌ حاکمیت را مطالبه کرده است. مشابه این مطالبه را محمدجواد ظریف در یادداشتی با عنوان تغییر پارادایم، روز شنبه منتشر کرده بود و حسن روحانی نیز در ویدئویی همان‌ها را بازگو کرده است. اما انتقاد مشترک به همه این مطالبات این است که هیچ ایده عملیاتی که عبارت «تغییر» را از شعار فراتر ببرد وجود ندارد و مطالب مطرح شده نیز ایده‌هایی تکراری هستند که هم‌اکنون در دستور کار قرار دارند. ضمن آنکه مدعیان تغییر، خود سال‌ها در ساختار‌های مختلف مسئولیت داشته و به جای مطالبات شعاری باید پاسخگوی عملکرد خود باشند. علاوه بر محتوا مرجعیت داشتن نویسندگان چنین بیانیه‌ای نیز محل سوال است. این بیانیه درحالی با عنوان بیانیه جبهه اصلاحات منتشر شده که بلافاصله بعد از انتشار چندین نفر از چهره‌های اصلاح طلبان و همچنین سخنگوی حزب ندای ایرانیان که حزبش عضو این جبهه است علیه این بیانیه واکنش نشان دادند. این واکنش‌ها این سوال را در مقابل نویسندگان بیانیه قرار می‌دهد که آیا آنها به نمایندگی از یک جبهه بیانیه داده اند و یا این که اظهارات گعده‌های چند نفره را مبنا نوشتن قرار داده‌اند. آنها قبل از طرح هر بیانیه این باید تعیین کنند که وقتی حتی به قدر همراه کردن بدنه پیرامونی توان ندارند چرا به  خود اجازه داده مطالبات خلاف عقل سلیم را به کل جامعه نسبت دهند. صدای نهضت آزادی از بلندگوی طیف رادیکال اصلاحات بلند شد یکی از شبهات پس از هشت سال جنگ این است که چرا پس از فتح خرمشهر، جنگ متوقف نشد. نهضت آزادی و جبهه ملی از همان سال‌ها ساز مخالف ادامه جنگ می‌زدند و ایران را متهم به خروج از وادی دفاع می‌کردند. این درحالی است که پس از فتح خرمشهر همچنان صدام امید به تصرف مجدد خرمشهر داشت و عقل حکم می‌کرد ایران برگ برنده‌ای برای بازدارندگی خود داشته باشد. نهضت آزادی پس از این تصمیم علیه تداوم جنگ بیانیه داد. دست آویز این حزب قطعنامه 514 شورای امنیت در 21 تیر 1361 بود، که خواهان آتش‌بس، عقب‌نشینی به مرزها، اعزام ناظران، ادامه میانجی‌گری و خودداری کشورها از کمک به ادامه منازعه بود اما امام(ره) سفارش می‌کرد در قطعنامه مشخص شود متجاوز کیست. همچنین رجایی خراسانی، نماینده وقت ایران در سازمان ملل، درباره موضوع آتش‌بس می‌گوید: «در مذاکراتی که داشتیم به ما می‌گفتند در قدم اول و قبل از هرگونه بحث و مذاکره‌ای باید آتش‌بس برقرار شود.»، این تأکید در وضعیتی بود که هیچ گونه تضمینی برای تأمین خواسته‌های ایران وجود نداشت و پس از آتش‌بس مشخص نبود مذاکراتی که آغاز می‌شود چه نتیجه‌ای خواهد داشت، این درحالی بود که هنوز بخشی از خاک کشورمان هم دست عراق بود. این الگو در بیانیه جبهه اصلاحات تکرار شده. در زمان تنش آفرینی طرف غربی، به جای تمرکز بر نقش دشمن، به ایران اتهام می‌زنند. این گروه بدون اینکه تضمینی از طرف مقابل برای رفع تحریم و پرهیز از تحمیل مجدد جنگ مطالبه کنند از ایران تعلیق غنی سازی را می‌طلبند.  مشابه نهضت آزادی که پس از فتح خرمشهر توقف جنگ را مطالبه می‌کردند بدون توجه به تهدید صدام و نبود تضمین برای تحقق مطالبات ایران. برای تفکرات گعده‌ای منافع ملی مهم نیست کنش‌گری مانند بیانیه جبهه اصلاحات، در زیر سایه تنش آفرینی مجدد پاس گل به دشمن است. آنها با اتهام‌زنی به نهادها تنش را داخلی می‌کنند، مشابه نهضت آزادی که ادامه جنگ را تجاوز می‌دانستند، بدون توجه به اینکه طرف متجاوز صدام بود و قصدی هم برای دست برداشتن از اهداف توهمی خود برای تصرف ایران نداشت. عقل حکم می‌کرد ایران برگ برنده داشته باشد تا بتواند برای خود بازدارندگی ایجاد کند. در بیانیه جبهه اصلاحات نیز مذاکره با آمریکا مطالبه شده، در حالی که ایران دیپلماسی را کنار نگذاشته، اما طرف مقابل میز را خراب کرده. ایران به همین دلیل شروطی برای از سرگیری مذاکرات ارائه داده که از جمله آن ایجاد اعتماد برای جلوگیری از حمله مجدد طرف مقابل است. جبهه اصلاحات اما بدون توجه به این منطق همچون نهضت آزادی تیغ اتهاماتش را به جای دشمن خارجی به روی ایران گشوده و مسیر را برای اتهام‌زنی‌ها و تهاجمات بیشتر هموار می‌کند تا به این طریق منافع ملی را قربانی شهرت سیاسی کرده باشد.

© 2025 تمام حقوق این سایت برای خبرگزاری عصر قانون محفوظ می باشد.