به گزارش گروه اقتصادی عصر قانون، ایران کشوری با حدود ۸۰ میلیون جمعیت و دومین دارنده ذخایر گازی جهان با عددی حدود ۲۳۳ میلیارد مترمکعب از این انرژی و چهارمین مصرفکننده بزرگ گاز در دنیا است. با وجود منابع عظیم انرژی، ایران باز هم نیازمند واردات گاز بوده و البته شدت مصرف انرژی فقط محدود به گاز نبوده بلکه در همه حاملها مسئله پرمصرف بودن و در نهایت کمبود وجود دارد.
با این حال کمبود گاز محسوستر و جدیتر از سایر حاملهای انرژی است. این وضعیت در فصل زمستان و با آغاز روزهای سرد، افزایش قابلتأملی خواهد یافت و آمارها حاکی از رشد غیراستاندارد مصرف گاز در ایران است. چهبسا به دلیل اهمیت زیاد گاز، تقریباً همه کشورهای دنیا بهینهسازی مصرف این انرژی را بهصورت جدی در دستور کار خود قراردادهاند.
قطعاً اگر ایران هم بهینهسازی مصرف گاز را در پیش نگرفته و روال سالهای گذشته را ادامه دهد، با شدت بیشتری به کمبود تأمین گاز در فصل زمستان بر خواهد خورد. سال گذشته نیز به دلیل سرمای زودرس، مصرف فزاینده گاز بخش خانگی و رعایت نکردن الگوی مصرف، ناترازی زیادی را در بخش تولید و مصرف شاهد بودیم.
عدهای مصرف گزاف گاز در بخش خانگی را دلیل پرمصرف بودن تمامی شهروندان میدانند. برخی هم بر این باور هستند که عمده مصرف گاز از سوی قشر مرفه کشور انجام میگیرد. آمارها نشان میدهد، ۵۰ درصد گاز بخش خانگی را ۷۵ درصد مشترکان و ۵۰ درصد باقی را ۲۵ درصد مشترکان که جزو دهکهای پردرآمد جامعه مصرف میکنند. عدهای دیگر هم اندک بودن کیفیت ساختمانها و عایقبندی نشدن پوسته خارجی ساختمان را دلیل اصلی هدر رفت انرژی عنوان میکنند. بخشی از کارشناسان نیز نبود استاندارهای لازم در وسایل گازسوز را دلیل اصلی کمبود گاز میدانند.
دلیل معضل کمبود گاز هرچه باشد، ادامه وضعیت فعلی پیامدهای سخت و شاید جبرانناپذیری را به دنبال خواهد داشت. بدون شک افزایش مصرف به علاوه کمبود تولید و عرضه گاز، به افت فشار گاز در مناطق مختلف کشور به خصوص ساکنان مناطق سردسیر میانجامد. قابل تأمل آنکه همزمان با وجود این معضلات در صنعت گاز کشور، شدت مصرف انرژی در ایران ۵ برابر متوسط دنیا برآورد شده است.
محمدرضا کثیری یک کارشناس انرژی، در همین زمینه گفت: «در رابطه با میزان مصرف گاز، نکته قابلتوجه که بسیار هم ساده در نظر گرفته میشود، تقسیم انرژی مصرفی بر کل جمعیت است و در این جریان خطایی اتفاق میافتد. دلیل بروز این خطا، وجود اختلاف دما در مناطق و کشورهای مختلف است.»
کثیری اظهار کرد: «بخشی از انرژی به صورت اولیه و بخشی هم مصرف نهایی دارد. به عنوان مثال در ایران گاز، حامل اصلی برای گرمایش خانگی بوده اما در برخی از کشورهای اروپایی، برق منبع اصلی گرمایش است. بنابراین بایستی شاخص دقیقی در مقایسه مصرف انرژی به جای گاز یا برق تعریف شود. بر این اساس لازم است، شاخصها دقیق تعریف شود و این مهم با ۲ شاخص شدت انرژی که نشاندهنده میزان بهرهوری انرژی بوده و سرانه مصرف مشخص میگردد.»
وی افزود: «حال اگر قصد مقایسه مصرف گاز در ایران با کشورهای دیگر را داشته باشیم، قطعاً شاخص بالایی در مصرف داریم اما مقایسه منصفانه آن است که ایران را با گذشتهاش بسنجیم. به عبارتی عملکرد امروز با سالهای قبل قیاس شود و در این سنجش با رشد مواجه میشویم.»
این کارشناس انرژی تاکید کرد: «برخلاف روند تاریخی کشورهای دیگر، شاخص شدت انرژی ما صعودی است. همچنین شاخص سرانه مصرف انرژی هم در حال افزایش است، در حالی که وضعیت کشورهای متفاوت ارزیابی میشود.»
در ادامهوی در رابطه با تلفات بخش گاز گفت: «در نیروگاهها ضرورت بهینهسازی وجود دارد، زیرا اکنون تلفات بالایی داریم. در بخش بهینهسازی دو سیاست وجود دارد. نخست توجه به مصرف نهایی و دیگر بهینهسازی که مربوط به صنایع است. هر دو مورد از اهمیت برخوردار است و باید همزمان با هم پیش رود. در واقع ضعف بهینهسازی باعث پیک شدید مصرف خانگی در تابستان و زمستان شده است. اینچنین که تابستان مصرف برق و زمستان مصرف گاز زیادی داریم. با این اوصاف ضرورت اصلاح روند مصرف با مشوقات قیمتی و غیرقیمتی محسوس است.»
به گفته کثیری، اعتقاد بسیاری از افراد آن است که اصلاح قیمتها باعث بهبود شرایط میشود اما این مهم را هم باید در نظر داشت، اگر قیمت گاز افزایش یابد، مشترک باید به جز گزینه کاهش دمای خانه، گزینه کاهش مصرف از طریق بهبود کارایی وسایل گرمایشی و سایر روشهای بهرهوری مصرف را در اختیار داشته باشد. بنابراین در کنار افزایش قیمت گاز، باید از ابزارهای سرمایهگذاری برای نوآوری استفاده شود، زیرا تا زمانی که در کنار اصلاح قیمتها سیاستهای نوآوری دیده نشود، نمیتوان انگیزهای برای مصرف بهینه گاز به وجود آورد.
این کارشناس انرژی یادآور شد: «با تعلق یارانه به انرژیهای مصرفی در داخل کشور، هزینه سبد خانوار از این بخش کمتر شده و مصرفکنندگان هم اهمیتی به مصرف بهینه نمیدهند. البته برای تغییر قیمتها میبایست کشش قیمتی را هم در نظر گرفت و پیش از اصلاح قیمتها، به اصلاح سیستمهای مصرفی توجه نمود.»
کثیری افزود: «ایران از لحاظ ذخایر گازی در رتبه دوم و از لحاظ تولید در رتبه پنجم قرار گرفته اما به دلایلی چون نبود مدیریت مصرف، با مشکل تأمین گاز در فصل زمستان مواجه میشویم. در این زمان، مصرف گاز خانگی افزایش ۶ برابری داشته و به دلیل فقدان مدیریت صحیح، معمولاً از میزان گاز صنایع کاسته و به بخش خانگی منتقل میشود. با این روند، بخشی از صنایع بورسی و غیربورسی به دلیل قطعی گاز با زیان شدیدی روبهرو میشوند. به ویژه صنایع جذاب بورسی مانند پتروشیمیها و فولادیها که به دلیل ضعف تأمین انرژی مورد نیاز، با کاهش درآمد و زیان قابل توجه ناشی از افت صادرات همراه میشوند.»
وی در پایان تاکید کرد: «به احتمال قوی با ادامه این شرایط در مصرف انرژی تا ۳ سال دیگر به غیر از فصول سرد در فصل گرم هم با کمبود گاز مواجه خواهیم شد. از این رو لازم است، هرچه سریعتر بهینهسازی مصرف در واحدها به انجام رسد.»