سرودههای جدید برای ایران و آرتین «نامه‌ای از بهشت» و «ایران من»
میلاد عرفان‌پور شاعر شیرازی غزلی برای آرتین سرودهاست. همچنین شعری از محمد سجاد حیدری شاعر کرمانشاهی که شهرت وی به خاطر سرودهاش برای حاج قاسم است با عنوان «ایران من» میخوانیم.
به گزارش گروه فرهنگی عصر قانون، همواره شعر یکی از مهمترین ابزار روایی در جهت اطلاع رسانی و روایت اتفاقات در ایران زمین بودهاست. محمد سجاد حیدری شاعر کرمانشاهی که سابقه سرودن شعر برای شهید حاج قاسم سلیمانی با عنوان «کوران شهر از عمق این میدان چه می‌فهمند؟» را دارد شعری تازه منتشر شده را در اختیار قرار داد:
«ایران من»
ایران من مباد شوی سهم گرگ پیر آزاد من مباد ببینم تو را اسیر
باید به فکر چاره برای تو بود زود
ایران من مباد بیایی به خویش دیر
ای آسمان من ، نکشندت به زیر خاک دریای من مباد ببلعد تو را کویر
داعش مباد حمله به کوی تو آورد
روباه ها مباد برایت شوند شیر
عمریست تا تو را بنمایند سربلند
در اوج مشکلات تو، خلقند سر به زیر
نفرین وعده های پر از خالی وکیل
نفرین به وضع زندگی عالی وزیر
ما دلخوریم! آری از این وضع دلخوریم
این زندگی ماست که بی مایه فطیر شد
آری از این وضعیت دلخوریم! ما دلخوریم
اما نمی دهیم وطن را به باجگیر
ما گرچه دلخوریم، ولی دست خویش را
هرگز نمی‌بریم سوی دشمن حقیر
ما گرچه دلخوریم ولی کی حریق را با دست خود زنیم به بالای این حریر
هر کس که شام حمله دشمن رود به خواب بیدار می شود به لگدهاش ناگزیر دشمن کنون که گشته ز تحریم نا امید آشوب تازه راه نفس بسته بر فقیر درویش نمی کند! دشمن اگر چه کاشت چون تخم سرد کاشته نادان به گرمسیر ای انقلاب بهمن پنجاه و هفت ما هستیم پای عهد تو تا آخر مسیر
«محمدسجاد حیدری»
غزلی از میلاد عرفان‌پور شاعر شیرازی کشورمان که برگزیدگی در جشنواره شعر فجر را نیز در کارنامه خود دارد:
«نامه‌ای از بهشت»
برای آرتین در جمعه تلخی که به خانه بازگشت ...
آرتین! خوش‌آمدی! ما چشم‌انتظار بودیم
بهتر شده‌ست دستت؟ ما بی‌قرار بودیم
یادت میاید آرتین؟ در آن حرم درآن شب
مثل ستاره‌های دنباله‌دار بودیم
آن شب قطاری از نور سوی بهشت می‌رفت
ما را تو خوب دیدی، در آن قطار بودیم
آرتین! بگو به خواهر، در جشن ازدواجش
پای قرار هستیم، پای قرار بودیم
آرشام، در بهشت است اما هنوز باتو
همبازی‌است و همراه، ما ماندگار بودیم
ما را خدا صدا کرد رفتیم سمت دریا
ما رود رود رفتیم ما آبشار بودیم
بر روی تخت وقتی از ما سؤال کردند
دیدیم بغض کردی، ما آن کنار بودیم
آرتین! ببین برایت باران شده‌ست ایران
ما نیز گریه‌های بی‌اختیار بودیم
آرتین! گلم! از امشب تو مرد خانه هستی
محکم بمان عزیزم! ما استوار بودیم
آرتین! برای ایران، سردار دیگری باش
ما عاشقانه یک‌عمر با این دیار بودیم
بهتر شده‌ست دستت؟ بهتر شده ست حالت؟
آرتین خوش‌آمدی، ماچشم انتظار بودیم
«میلاد عرفان‌پور»