در چهارمین روز از محفل سینمایی آرمان به تماشای دو فیلم «هوک» و «روایت ناتمام سارا» در فرهنگسرای اندیشه نشستیم. در نشستی که در نقد و بررسی فیلم هوک برگزار شد، حجت السلام و المسلمین رهدار استاد حوزه و دانشگاه، اکبری منتقد سینما و ریگی کارگردان فیلم حضور یافتند و با جمع مخاطبینی از حوزه و دانشگاه درباره فیلم به گفتوگو پرداختند. دکتر محسن جوهری مجری - کارشناس نشست، اصالت سیستانی حجتالاسلام رهدار را یادآور شد و از وی خواست با توجه به شناختی که از این استان دارد، درباره بازنمایی فیلم از مردم سیستان و بلوچستان اظهارنظر کند. رهدار گفت: فیلم به من حس منفی نداد. نه به این دلیل که راجع به استان ما بود، بلکه به این دلیل که یکی از نمونههایی از فرهنگ ایرانی یعنی فرهنگ پهلوانی را روایت میکرد. وی افزود: برداشت من این است که اگر یک مسئلهای که در فرهنگ کلان و عمومی کشور ما حضور دارد، این را در فرهنگهای قومیمان هم نشان بدهیم، معنایش این است که نسبت آن فرهنگ قومی با فرهنگ عمومی کشور، نسبت وحدت در کثرت است. یعنی در عین اینکه سنن قومی وجود دارد، قومیتهای ما از فرهنگ ملی متأثر هستند. چنین چیزی در شرایطی که برخی در طبل تفرقه میکوبند، حس خوبی منتقل میکند. وی در ادامه ناظر به تجربیات شخصی، به ذکر مصادیقی از فرهنگ ایثار در بین مردم سیستان و بلوچستان اشاره کرد و گفت: من از کارگردان تشکر میکنم؛ چراکه نوعاً از استان ما تصویری منفی در ذهن مرکزنشینها هست مثل قاچاق. این موارد را نفی نمیکنم؛ اما باید بدانیم که در کنار آنها زیباییهایی هست که میتواند نمونههای منفی را تعدیل کند. وی در ادامه در پاسخ سؤال مجری جلسه با این عنوان که «راهحل اصلاح کاستیهای سینما در زمینه عمق نظری چیست»، بیان کرد: احساس میکنم یک شکافی هست بین زبان دین و هنر. راهحل این شکاف را باید خارج از جلسات رسمی، در همنشینیهای مستمر دنبال کرد. این همدلیها زبانها را به هم نزدیک میکند و موجب تأثیرگذاری متقابل میشود. پس حجتالاسلام رهدار، آقای اکبری سخنان خود را با این موضوع که چطور میتوان رابطهای همانند ارتباطی که ادبیات فارسی با جغرافیای ایران برقرار نموده در سینما نیز برقرار ساخت، شروع کرد و گفت: من در جستجوی اینترنتی خودم به سایت آقای ریگی برخوردم که شعار زیبایی داشت با این عنوان که بومی باشیم و جهانی بیندیشیم. به نظر من مهمترین حرکت نوآورانه فرهنگی ما همین شعار هست. نیما [یوشیج] را هم باید معتقد به این شعار بدانیم بهگونهای که بعد از نیما، اقلیم وارد شعر فارسی میشود. وی در بخش دیگر سخنان خود به انتقاد از فیلم پرداخت و گفت: من بهعنوان کسی که زبان برایم مهم است چند اصطلاح بلوچی یاد گرفتم؟ یا اینکه چرا باوجوداینکه کارگردان فیلم با افتخار میگوید که اولین کارگردان حرفهای بومی منطقه سیستان و بلوچستان است، از بازیگران بومی اندکی استفاده کرده است؟ موسیقی بلوچی کجای فیلم بود؟ چرا فیلم در یک فضای بیمکان و بیزمان روایت میشد؟ همچنین در فیلم درباره خشونت ما نقض غرض داشتیم بهگونهای که این موجب کارتپستالی شدن فیلم میشد. ریگی، کارگردان فیلم، نفر سومی بود که به دعوت مجری پشت تریبون قرار گرفت. وی در ابتدا با تشکر از دقت نظر کارشناسان نشست در تماشای فیلم، برخی نکات را در پاسخ به انتقادات و شرایط ساخت فیلم برشمرد. وی گفت: من دوست دارم از بازیگر بومی استفاده کنم؛ اما تهیهکننده هم به دنبال حضور بازیگران چهره است تا به این واسطه مخاطب را به سینما بیاورد و بعد ما حرفمان را به تماشاچی بزنیم. ریگی با بیان اینکه هدف من در فیلم نشاندادن واقعیت است نه نمایش کارتپستالی ابراز داشت: وقتی میبینم که کارخانه ما در چابهار تعطیل است باید یک نقدی بکنم. اتفاقاً من همین را میخواهم که فرد سیاسی که این فیلم را میبیند از خودش بپرسد چرا باشگاه باید برود در یک کارخانه متروکه؟ اگر مسئله اقتصادی در استان حل شود، اشغال زایی ایجاد شده و کمک به حل مشکلات میکند. در بخش پایانی جلسه پس از انجام پرسشوپاسخ حضار جلسه با کارشناسان، تریبون مجدد به حجتالاسلام رهدار بازگشت و او به توصیفاتی از خصوصیات فرهنگ سیستان و بلوچستان، ویژگیهای اقلیمی و شرایط سیاسی، مذهبی و قومیتی حاکم بر این استان پرداخت.