اتفاقات پاییز و زمستان 1401 مسئله حجاب و عفاف و رویایی تمدن ایران اسلامی با غرب را وارد مرحله نوینی کرده است. هر چند که رهبر معظم انقلاب اسلامی از دهه 70 در مورد مسئله تهاجم فرهنگی و تلاش غرب برای نابودی ارزشهای اسلامی و ایرانی تاکید کردند اما چندان جدی گرفته نشد و به دلیل حجم توطئههای امنیتی، سیاسی و اقتصادی و استحاله برخی کارگزاران، مسئله تهاجم فرهنگی برای مسئولان نظام در حاشیه قرار گرفت. شورش «زن زندگی آزادی» باعث عیانتر شدن ضعفهای موجود در مسئله سیاست گذاریهای فرهنگی کشور و نقصانهایی جدی در این حوزه شد؛ ضعفهایی که امروز خود را در سبک زندگی، باورها و ذهنیت بخشی از نسل جدید نشان میدهد. بنابراین فکری باید کرد و طرحی نو درانداخت. طرح نو و کارآمد که فرزند زمان خود باشد، نیازمند بررسی دقیق و انتقادی مسیر طی شده است. خروجی این بررسی برداشتن قدمهای مستحکم، مستدل و منطقی در گام دوم انقلاب اسلامی در ترویج زیست عفیفانه و مقابله با پاد گفتمانهای این زیست است. عاملیت کم اثر شورای عالی انقلاب فرهنگی بررسی مسیر طی شده در طول چهار دهه گذشته نشان میدهد که بیشترین عاملیت و نقشآفرینی در حوزه سیاستگذاریهای مرتبط با عفاف و حجاب را شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عمومی ذیل این نهاد برعهده داشته و دیگر نهادها در این زمینه نقش تبعی ایفاء کردند. «اصول، مبانی و روشهای گسترش فرهنگ عفاف و حجاب» اولین قدم شورای عالی انقلاب فرهنگی برای ورود به عرصه سیاست گذاری در حوزه عفاف و حجاب است. این شورای عالی در تاریخ 2 دی سال 1376 این مصوبه 16 بندی را در جلسات 410 تا 413 خود به تصویب رسانده است. این مصوبه شامل همه چیز و در عین حال هیچ چیز است. تصور غلط از سیاست گذاری خود را در بندهای مختلف و کلیت و کلان این مصوبه نشان میدهد. به این معنا که ما شاهد گزارهها و توصیفات کلی و همه آمال و آرمان بشری و اسلامی در حوزه عفاف و زیست عفیفانه هستیم که خود پیداست بیش از حک شدن روی کاغذ و قرار گرفتن در بایگانی شورای عالی انقلاب فرهنگی، خروجی افزونتری نخواهد داشت. مقطع بعدی کنشگری شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه حجاب و عفاف در مرداد سال 1384 است. در این سال مصوبه «راهبردهای گسترش فرهنگ عفاف و حجاب» در جلسه 566 نهایی و تصویب شد. این مصوبه هم همانند قبلی دچار کلیگویی، پراکنده گویی و عدم اسنجام مشخص است؛ یعنی هیچ سنجه ارزیابی مشخصی ندارد و چنین مسئله اصلا پیش بینی نشده است. همین ضعف باعث شد که شورای فرهنگ عمومی کشور به عنوان نهاد ذیل شورای عالی انقلاب فرهنگی برای ترسیم راهکارهای عملیاتی شدن مصوبه راهبردهای گسترش فرهنگ عفاف و حجاب، مصوبه دیگری تحت عنوان «راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب» به تصویب برساند. این مصوبه درجلسه 427 مورخ 13/10/1384 شورای فرهنگ عمومی کشور نهایی شد. از سال 1384 تا دهه 90 همین مصوبه مبنای عمل در حوزه حجاب و عفاف در کشور بوده است. غلبه رویکرد سلبی بر رویکرد ایجابی مهم ترین ضعف این مصوبه در حوزه اجراست که اثرات زیانباری هم ایجاد کرده است. «مجموعه تکمیلی اقدامات اجرای گسترش فرهنگ عفاف و حجاب» مصوب جلسه 820 مورخ 12/6/1389 شورای عالی انقلاب فرهنگی هم در آستانه دهه 90 تصویب شد که باز حرف جدید و متفاوتی از مصوبه پیشین ندارد. «راهبرد سه پایه برای تحول در اجرای سازی مصوبات حجاب و عفاف با محوریت زیست عفیفانه» مصوب جلسه 764 شورای فرهنگ عمومی کشور مورخه 30 آذر 1400 آخرین مصوبه شورای فرهنگی عمومی و شورای عالی انقلاب فرهنگی در زمینه حجاب و عفاف است. این مصوبه یک گام روبه جلو است؛ چرا که توجه به گفتمان خانواده محوری و تلاش برای اولویت بخشیدن به رویکردهای فرهنگی و اجتماعی به جای رویکردهای سلبی در آن مشهود و عیان است. البته پرواضح است که اجرایی سازی هر مصوبهای مهمتر و به مراتب سختتر از تدوین و مکتوب کردن آن است. اما در مجموع مهمترین نکتهای که در مورد کلیت مسیر طی شده در مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و نهادهای اقماری ذیل آن قابل توجه است، اجرایی نشدن بخش مهم این مصوبات است. این امر باعث شده که امروز همان حرفها و دغدغههایی را مطرح کنیم که در دهه 70 مطرح میکردیم. به عنوان مثال ترویج پوششهای متنوع اسلامی و قیمت ارزان این اجناس در مصوبه دهه 70 شورای عالی انقلاب فرهنگی قید شده و امروز هم همچنان این مسئله رفع نشده و ما شاهد عقبگرد و رکود در این زمینه هستیم. شاید بتوان گفت اگر مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی اجرا میشد یا به بیان درستتر قابلیت اجرا داشت، امروز وضعیت عفاف و حجاب بهتر از اکنون بود. الزاماتی برای گام دوم انقلاب حال در گام دوم انقلاب اسلامی نیازمند تغییر استراتژی و راهبرد هستیم. اولا رویکرد کلان