گروه سیاسی عصر قانون: انسانها و فکر، تحلیل و تبیین آنان همانند هر ساختار فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و.. زمینه و بستری برای زایشها و رویشها است. انسانها برحسب معرفت، آگاهی، دانش، مطالعه و تجربیات زیسته خود، دارای دیدگاهها و تفکرات مختلفی میتوانند باشند و تا حدی تغییر نظریات و تفکرات یک فرد چه عادی چه شناخته شده، چیز چندان عجیبی محسوب نمیشود.
اما این تغییر و تحول و سیر فکری یک فرد که امری پذیرفته شدهای است نباید تعبیر به «سیالیت دائم» در افراد جوامع و اشخاص شود. همانطور که در مورد نظامهای ساسی، اصلاح قانون اساسی و سیاستها امر پذیرفتهای است؛ تغییر دائمی سیاستها و قوانین اساسی و عادی هم چیز مذمومی است و کسی از هیچ نظام سیاسی چنین مسئلهای را نمیپذیرد. رهبر انقلاب هم زایشها و رویشها را از ظرفیتهای نظام جمهوری اسلامی ایران دانستند.
این مقدمه مدخلی برای ورود به مواضع و حال و احوال این روزهای مهدی نصیری است. او روزگاری مورد اعتماد نظام بود و مدیر مسولی روزنامه کیهان را بر عهده داشت و تا اواسط دهه 90 همواره در نظام مسئولیت داشت است و امروز بعد از طی مراحلی در مقابل تفکرات دیروز خود ایستاده و متاسفانه بررسی روند چند سال اخیر نشان میدهد که او با سرعت عجیبی در حال تغیییر و تبدیل شدن به ضد خود است. نصیری در واقع علیه دیروز خود شورش کرده است.
مردم و کسانی که بحثهای مهدی نصیری در مورد ضرورت پیادهسازی احکام اسلامی در جامعه و نقد و نفی مدرنیته را دنبال میکردند این پرسش را مطرح میکنند که چه شد یکباره مهدی نصیری از آن رو به این رو شد؟ چه عامل یا عواملی در این زمینه دخیل است. بدون تردید این امر میتواند دلایل مختلفی از جمله حب و بغضهای شخصی، اختلافات شخصی و یا فکری با برخی از مقامات و انحطاط فکری و بریدن فرد از اندیشه های خود داشته باشد اما در این مجال فارغ از همه این مسائل که میتوان به صورت مفصل در مورد آنها بحث کرد، یک مسئله باید مورد توجه قرار گیرد. آن مسئله تناقض نصیری است. نصیری با یک تناقض بزرگ مواجه است.
او رسما اعلام کرده که من یک انقلابی پیشمانم چرا که به آن ارزشهایی که معتقد بودم به صورت کامل درنظام جمهوری اسلامی جامع عمل پوشیده نشده است. حال سوال مهم این است که با مسیر فعلی، ارزشهای اسلامی محقق خواهد شد و آیا هم پیمانی با دشمنان شناخته شده دین، ولایت فقیه و ایران منجر به جاری شدن عدالت و آزادی در کشور خواهد شد؟
مهدی نصیری از خود نمیپرسد که چرا مواضع او امروز تیتر یک رسانههای ضد مردم است و چه اتفاقی افتاده که او مورد طعنه این افراد بود امروز در تیتر یک این رسانهها قرار دارد. اگر نصیری در ادعاهای خود صادق است که دغدغه دین، عدالت، آزادی و در یک کلام مردم را دارد، توضیح دهد که با مسیر فعلی او چگونه این آرمانها قابل تحقق است.
نصیری در صحبتهای خود به روشنی آلترناتیوی ارائه نکرده است. اما از فحوای کلام او اینگونه فهم میشود که جایگزین نصیری مدافع سنت و نقاد مدرنیته دیروز، یک نظام سکولار برای جامعه ایران است که دین و حوزه در حد برگزاری نماز و ارائه ارشادات اخلاقی در آن حضور داشته باشد و اینگونه به قول نصیری دین محفوظ باشد. مثال سادهاش این میشود که اگر میخواهید برایتان در کار اتفاقی نیفتاد کلا کار نکنید تا صدمات احتمالی از بین برود.
نظام جمهوری اسلامی توانسته درحد معقولی عدالت و آزادی را در جامعه پیاده کند. آمارها نشان میدهد که در حوزههای مختلف کشور با رشد مواجه شده است. البته نقصانهای جدی هم وجود دارد که کسی منکر آن نیست و نباید هم بود، اما این دلیل نمیشود اگر در آرمانی نمره نظام 15 بود بر علیه آن شوریده و با دشمنان آن آرمان هم قسم شویم.
نصیری آدم اهل مطالعهای است. به عنوان نصحت بردرانه میتوان به او گفت که سرنوشت و سرگذشت کسانی که زمانی دل در گروه نظام داشتند و از این نظام جدا شدند را ببنید و بخواند. دشمن چند صباحی برای استفاده تبلیغاتی برای این افراد دست میزند و تریبون در اختیار آنان میگذارد. اما همین که تاریخ مصرف این افراد به اتمام رسید، انزوا و افسردگی و مرگ در تنهایی پاداشی است که از دشمنان ملت ایران دریافت میکنند.