به گزارش گروه فرهنگی عصر قانون به نقل از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، نشست «دهه شصت، اتفاقات و پیامدها» از سلسله نشستهای علمی و تخصصی تاریخ معاصر ایران در حاشیه «دومین نمایشگاه تخصصی کتب تاریخ معاصر» با حضور سعید میرزایی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران در سرای اهل قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
در ابتدای این نشست سعید میرزایی درخصوص چرایی اهمیت دهه ۶۰ بیان کرد: پس از امامت امیرالمومنین (ع)، حکومت اسلامی نداشتیم و در دهه ۶۰ برای اولینبار حاکمیت سیاسی اسلام را تجربه کردیم و در این دهه بود که اهداف و آرمانها شکل گرفت. در دهه ۶۰ اتفاقات مختلف نظیر نفوذ و دشمنیهای متفاوت رخ داد و از سویی نیز نوعی عدم تجربه حکومتداری در جمهوری اسلامی بهویژه در میان نیروهای مذهبی وجود داشت به این دلیل که تا پیش از این کشور به این نحو اداره نشده بود. وی افزود: روحیه انقلابیگری، ولایتمداری و سادهزیستی مردم و مسئولان در این دهه بسیار دیده میشود و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) چندین سال است در دیدارهای مختلف با گروههای متفاوت جامعه مطرح میکنند که سعی کنید روحیات دهه ۶۰ را در خود زنده کنید. میرزایی همچنین درباره نقش استعمار و سلطه در ایجاد حرکتهای دهه ۶۰ گفت: نظام سلطه با پیروزی انقلاب موافق نبود و در بازه زمانی بهمن ۵۷ تا شهریور ۵۹ در تلاش بود تا این جریان انقلابی را از بین ببرد. از نظر من ادامه استعمار در این برهه رقم خورده است. با پیروزی انقلاب اسلامی استعمار فرانو آغاز شد و استعمارگران به این نتیجه رسیدند که برای متوقف کردن این انقلاب باید دست به اقداماتی بزنند که در گذشته سابقهای نداشت. نوع برخوردی که با انقلاب اسلامی شد در هیچ جای جهان و در هیچکدام از انقلابها دیده نشده است و به نوعی میتوان گفت امداد غیبی، انقلاب ایران را نگه داشته است.
این پژوهشگر درخصوص فعالیت گروهکهای مختلف در دهه ۶۰ اشاره کرد: وقتی حضرت امام خمینی (ره) از سال ۴۲ نهضت را آغاز کردند همه گروهها و جریانها در نخواستن حکومت پهلوی وحدت داشتند، اما، چون تجربهای وجود نداشت هرکدام از گروهها، به عنوان مثال سازمان مجاهدین خلق، جریانهای تودهای و... با دیدگاه خود یار امام (ره) و انقلاب شده بودند. وی ادامه داد: پس از انقلاب همه مردم امام را به عنوان رهبر قبول داشتند و سخنان ایشان مشی همه نیروهای انقلابی قرار گرفت؛ تعبیر برخی افراد با نیات دیگر بر این بود که روحانیون، رهبری انقلاب را برعهده میگیرند و پس از خروج شاه از سلطنت و از بین رفتن رژیم پهلوی به فعالیت اصلی خود بازمیگردند. اما تدبیر حضرت امام (ره) در شکلدهی انقلاب اسلامی و اداره کشور با حاکمیت اسلامی یکی از اتفاقات مهم دهه ۶۰ به شمار میرود.
میرزایی در بخش دیگری از سخنان خود درباره خباثت و خیانت برخی از این گروهکها در مواجهه با مردم مطرح کرد: وجهی از جنایتها و برنامههای این گروهها به ترور مسئولان کشور باز میگردد؛ در جریان یکی از این ترورها ۷۲ تن از مسئولان ایران شهید میشوند که بحران بزرگی برای کشور محسوب میشود. من معتقدم اگر بخشی از این ترورها انجام نمیشد مشکلاتی را که امروز با آن دستوپنجه نرم میکنیم، نداشتیم. لطمه ناشی از این ترورها گریبانگیر مردم است. به عنوان مثال شهید بهشتی جزو مسئولانی بود که در جریان ترور هفتم تیر به شهادت رسید؛ اگر چنین اتفاقی نمیافتاد با توجه به اینکه او رئیس دیوان عالی کشور بود، امروز با مشکلات قضایی کمتری روبهرو بودیم. وی افزود: پس از شهادت یک شهید تعداد زیادی به جرگه اسلامی و انقلابی پیوستند جریان نفاق برای اینکه از آنها انتقام بگیرد تصمیم گرفت همچون عمل داعش در سوریه و عراق در میان مردم رعب و وحشت ایجاد کند و در بسیاری موارد نیز مردم عادی ترور شدند. او درباره تعامل دولت موقت مهندس بازرگان با حاکمیت مطرح کرد: وقتی انقلاب پیروز شد نگاه حضرت امام خمینی (ره) بر این بود که روحانیون نقشی در حاکمیت نداشته باشند؛ بهواقع نوعی آیندهنگری داشتند که در صورت حضور روحانیون در سیاست، مشکلاتی ایجاد میشود. برخی مورخان اذعان دارند که دوباره نظام شاهنشاهی بهوجود آمده بود و نباید چنین میشد؛ اما باید در نظر گرفت که ممکن بود با تغییر ناگهانی، آن مسیر ایجادشده از بین برود و باید این گامها آهسته آهسته برداشته میشد. به نظر من وجود مهندس بازرگان به عنوان نخستوزیر در ابتدای انقلاب تا مراحل تشکیل نظام در این راستا بود و نظر حضرت امام (ره) بر این بود که نظام را آرام آرام شکل دهند. از سوی دیگر نیز به گمانم هدف امام (ره) از انتخاب فردی از طیف نهضت آزادی این بود که دریابد آنها چگونه کشور را مدیریت کنند.
این نویسنده درباره فعالیت گروههای جدایی طلب مثل کوموله دموکرات و... در ابتدای دهه ۶۰ عنوان کرد: یکی از علل پیروزی انقلاب اسلامی ایران اتحاد مردم بود. اگر کشورِ منسجم، چند تکه شود و هر گوشه عَلَم استقلال بلند کند قطعا راحتتر شکست میخورد و این یکی از شیوههای استعمار فرانو بود. در آن زمان هدف این بود انسجام ملت ما و ایرانِ مقتدر را با مبحث تجزیه طلبانه از بین ببرند تا بتوانند برآن فائق شوند. اما مدیریت و رهبری حضرت امام (ره) مانع از آن شد و استراتژی ایشان این بود از نیروهای مردمی و بومی برای مقابله با تجزیهطلبان بهره گرفته شود. میرزایی در بخش دیگر این نشست درباره چرایی کودتای نقاب گفت: یکی از راههای متوقف کردن انقلاب از بین بردن رهبران آن است؛ آنچیزی که در تاریخ درباره افشای این کودتا نقل شده این است که شب عملیات یکی از افراد به همراه مادر خود خدمت مقام معظم رهبری (مدظله العالی) میرود و این عملیات فاش میشود. پیشتر هم مطرح کردم که نباید امدادهای غیبی را نادیده بگیریم؛ یکی از دلایل بزرگی که سبب شد مسائلی از این دست عامل توقف انقلاب نشود این بود که مردم و مسئولان ما در دهه۶۰ واقعا برای خدا کار میکردند؛ میفرماید «إن تنصروا الله ینصرکم» وقتی شما الهی باشید نصرتهای الهی بر شما نازل میشود. وی ادامه داد: کودتای شهید نوژه (نقاب) نیز به همین شکل است و اگر امدادهای غیبی پسِ آن نبود چه بسا که انقلاب از بین میرفت؛ به هرحال عملیاتی بود برای ترور حضرت امام و اگر به سرانجام میرسید ما پایان دهه ۶۹ را هم نمیدیدیم. این تاریخنگار با اشاره به اینکه یکی از شیوههای استعمار فرانو، کودتاست، بیان کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز کودتاهای متعددی شکل گرفت، ولی برخی از آنها در نطفه خفه شد و در بعضی موارد امدادهای غیبی شامل حال ملت ایران شد و اجازه نداد به نتیجه برسند. اما بزرگترین آن همین کودتای نوژه است، چون راس حکومت جدید را هدف قرار داده بود.
این پژوهشگر درباره علل تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان نیز اشاره کرد: در تاریخ آمده است پیش از این عمل، چریکهای فدایی خلق سفارت آمریکا را تسخیر کرده بود که حضرت امام نسبت به این عمل موضع میگیرند؛ اما این سوال مطرح میشود که چرا ایشان از پیروان خط امام در تسخیر این سفارت حمایت کرد؟ من فکر میکنم بحث جنبش دانشجویی مطرح است و اینکه دانشجویان در دوران انقلاب به این حد از پختگی رسیدند که دوست و دشمن را به خوبی تشخیص دادند؛ به نظرم با فاصله گرفتن از آن دهه این امر کمرنگ شده است و اگر چنین پختگی وجود داشته باشد ما در تمام عرصهها پیروز هستیم. دانشجویان پیرو خط امام در دهه۶۰ به سطوحی رسیده بودند که از عالیترین بصیرت برخوردار بودند و میدانستند اقدامی که انجام میدهند به کجا ختم میشود. وی یکی دیگر از شیوههای استعمار نو را بحث «نفوذ» معرفی کرد و ادامه داد: این مبحث در همه انقلابها دیده میشود و انقلاب ایران نیز خالی از آن نبود و همچنان هم بحث نفوذ در بدنه نظام وجود دارد. زمانی که نتوانند یک نظام را از بین ببرند و به صورت مستقیم با آن مقابله کنند سعی میکنند برای ضربه به آن از افرادی که ظاهراً شبیه آن نظام بوده و در تصمیمسازیها نقش آفرین هستند، بهره بگیرند. سعید میرزایی در پایان گفت: یکی از مهمترین عواملی که سبب شد حضرت امام (ره) بتوانند وحدت و انسجام را در بین ملت ایران ایجاد کنند این بود که ایشان عامل به حرفهای خودشان بودند. مردم ما میدانستند اگر امام حرفی میزنند به آن عمل میکنند. نکته دیگر در شکلگیری این انسجام نبود رسانه بود؛ یعنی مردم آن دهه مورد حجمه رسانه قرار نداشتند. نشست «دهه شصت، اتفاقات و پیامدها» ساعت ۱۶ امروز (۲ شهریور ماه ۱۴۰۲) از تلویزیون اینترنتی کتاب به نشانی KETAB.TV پخش میشود. لازم به ذکر است؛ دومین نمایشگاه تخصصی کتب تاریخ معاصر از ۲۸ مردادماه آغاز شده و تا ۸ شهریورماه ۱۴۰۲ از طریق «سامانه خرید از کتابفروشی» به کار خود ادامه خواهد داد.