به گزارش گروه فرهنگی عصر قانون به نقل از مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، «سوگ شفق» روایتی از حماسه کربلا در ۵ پرده با همراهی ارکستر بزرگ متشکل از نوازندگان به رهبری عرفان وکیلی و خوانندگان کر به رهبری سرژیک میرزائیان با خوانندگی مجتبی عسگری در نقش امام حسین (ع)، هادی فیضآبادی در نقش حضرت عباس (ع)، سید محسن حسینی نقش (جناب حُر)، امیرحسین سمیعی نقش (عمر بن سعد)، محمدرضا صفی نقش (شمر) و ستار روزبه نقش (ابلیس) را اجرا کردند که با آهنگسازی میلاد آقایی به روی صحنه رفت. تمام پردههای اجرای «سوگ شفق» با نقاشی امیرمحمد سرمدی و با نظارت حسن روحالامین همراه بود که به صورت موشنگرافی و با توجه به مضمون هر پرده به نمایش درمیآیند. در پرده اول «سوگ شفق» به گونهای تقابل خیر و شر است. روایتی موسیقایی که ابتدا توسط گروه کر و با اشعاری از حافظ شیرازی مرور میشود و در نهایت ابلیس وارد صحنه میشود و ستار روزبه اشعاری از فردوسی را میخواند. پرده دوم، اما راوی صبح عاشورا است و با رجز خوانی عمر سعد با نقش آفرینی (امیرحسین سمیعی) آغاز میشود: آمدهام امروز پیکاری کنم، خون ز قلب تیغها جاری کنم... سپس مجتبی عسگری در نقش امام حسین (ع) وارد صحنه میشود و به رجزخوانی عمر سعد پاسخ میدهد: مرد جنگی را هراس از جنگ نیست، زیستن با ظلم غیر از ننگ نیست... این گفتگو با همراهی گروه و سازهای ارکستر ادامه مییابد و در نهایت وارد پرده سوم میشود. پرده سوم اجرای خواننده بازگشت جناب حر نزد لشگر امام حسین (ع) است؛ جایی که سازها راوی یک جنون میشوند و اینجا گفتگویی آهنگین و چالشبرانگیز میان حُر، شمر و عمربن سعد در میگیرد و در نهایت با آواز مجتبی عسگری در اوج پایان میگیرد: روز ازل که عهد خلایق ستاندهاند. نام تو را به جرعه پاکان نشاندهاند تو حر عاشقی و چه زیباست نام تو حقا تو را چه خوش که به این نام خواندهاند... پرده چهارم یک سوگ عمیق است. سازها و نواها برای روایت شهادت حضرت عباس (ع) همصدا میشوند و گروه کر آغازکننده است: باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین. بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است. سپس یک عاشقانه آرام میان هادی فیضآبادی در نقش حضرت عباس (ع) و مجتبی عسگری در نقش امام حسین (ع) شکل میگیرد و در نهایت گروه کر خبر میدهد که:ای اهل حرم میر و علمدار نیامد... پرده پنجم اجرا همان پایان کار یعنی شهادت امام حسین (ع) است. گروه کر شعری از مولانا «کجاییدای شهیدان خدایی» را میخواند و شمر همچنان رجز میخواند. همنوازی بینظیری در ارکستر شکل میگیرد و مجتبی عسگری در نقش امام حسین (ع) میخواند: وقت سفر رسیده و هنگام دوری است بر من، بلاست قسمت و بر تو صبوری است.