گفتنی است که سوریه در راهبردهای کلان رژیم صهیونیستی جایگاه ویژه ای دارد. با شروع بحران سوریه در سال ۲۰۱۱، اسرائیل با استفاده از فضای به وجود آمده به دنبال آن بود تا بتواند به اهداف کلان خود در ارتباط با همسایه شمالی دست پیدا کند. در این راستا بلندی های جولان برای رژیم اسرائیل اهمیت بسیار ویژه ای دارد. به طور کلی مناطقی که در ارتفاعات قرار دارند مناطق سوق الجیشی نامیده می شوند چراکه این مناطق به دلیل ارتفاعی که دارند نسبت به مناطق اطراف خود اشراف دارند و می توانند تمام تحرکات خودی و غیر خودی را تحت نظر داشته باشند؛ بر همین اساس ارتفاعات جولان نیز از اهمیت راهبردی بسیاری برخوردار است چراکه به ۳ نقطه پایتخت و داخل سوریه، شمال فلسطین اشغالی و همچنین مناطقی از لبنان اشراف دارد.
منطقه جولان اشغالی، بخشی از استان «القنیطره» در جنوب غرب سوریه است که رژیم صهیونیستی در جنگ ۶ روزه سال ۱۹۶۷ بخش بزرگی از این منطقه را اشغال و در ۱۴ دسامبر ۱۹۸۱ به صورت غیرقانونی بخشی از آن را ضمیمه خود کرد، اما جامعه بینالملل هرگز این اقدام تجاوزکارانه را بهرسمیت نشناخته است.
شمار ساکنان جولان اشغالی سوری به حدود ۲۱ هزار نفر میرسد که در چهار روستای باقیمانده سوریه پس از اشغال این فلات یعنی «مجدل شمس، بقعاثا، عین قنیا و مسعده» ساکن هستند و با طرحهای متوالی اشغالگران صهیونیست برای سلطه بر این اراضی و یهودیسازی آن با توسل به زور، مواجه هستند.
جنگ سال ۱۹۶۷ که میان رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی مصر، سوریه و اردن رخ داد و به جنگ شش روزه یا جنگ «رمضان» معروف شد، از پنجم ژوئن آن سال و با حمله هوایی ناگهانی بمب افکنهای رژیم صهیونیستی به یک پایگاههای هوایی مصر آغاز و ارتش این رژیم طی ۶ روز توانست نوار غزه و صحرای سینا را از کنترل ارتش مصر، شرق بیت المقدس و کرانه باختری رود اردن را از کنترل اردن و بلندیهای جولان را از کنترل سوریه خارج کند.
در سال ۱۹۷۳، ارتش سوریه برای باز پس گیری مناطق از دست رفته خود دست به عملیات زد، ولی فقط توانست بخشی از آن را با امضای توافقنامه جداسازی نیروها در سال ۱۹۷۴، آزاد نماید و ارتش رژیم اشغالگر اسرائیل از مناطقی که در پایان جنگ رمضان اشغال کرده بود، عقب نشست.