به گزارش گروه سیاسی عصر قانون: آذر ۱۳۲۱، تهران شاهد صفهای طولانی، نانواییهای بسته و مردمی بودند که برای تأمین نان روزانه ساعتها در خیابان میماندند؛ این تصویر یکی از جدیترین بحرانهای معیشتی تاریخ معاصر ایران است؛ بحرانی که در نهایت به اعتراضات گسترده در ۱۷ آذر ۱۳۲۱ منجر شد و بخشهایی از پایتخت را به صحنه درگیری تبدیل کرد.
از جنگ جهانی تا صف نان در تهران
پس از اشغال ایران در شهریور سال ۱۳۲۰ و سرنگونی دیکتاتوری پهلوی اول و تبعید وی به خارج از کشور، بخش مهمی از منابع کشور تحت کنترل نیروهای خارجی قرار گرفت؛ قوای شوروی در شمال کشور، گندم را مصادره و انگلیسیها در جنوب حملونقل را در اختیار داشتند. به نوشته یکی از مأموران آمریکایی که آن زمان در تهران بودند “در تهران نان نیست، اما کامیونها برای روسها و انگلیسیها کار میکنند.”
کنترل انبارهای غله و شبکه حملونقل توسط متفقین، عملاً توان دولت برای مدیریت بازار را کاهش داد و زمینهساز کمبود گسترده شد. در سال ۱۳۲۱، حدود ۳۰ درصد گندم کشور بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به ارتشهای خارجی اختصاص یافت؛ امری که فشار مضاعفی بر دسترسی مردم به نان ایجاد کرد و پدیدههای زیر گسترش یافت: احتکار آرد و گندم قاچاق غله از روستاها به شهرها، خرید و فروش کوپنی و زیرمیزی، افزایش قیمت نان تا دو برابر.
گزارشهای مطبوعات آن دوره حاکی از این بود که برخی نانوایان، سهمیه دولتی را به بازار آزاد میفروختند و مأموران دولتی در نظارت کوتاهی میکردند اما بحران آن زمان تنها ناشی از دخالت بیگانه نبود بلکه کشمکش بین دربار و دولت هم بر رنج گرسنگی مردم افزود و بهنوعی مردم قربانی دخالت بیگانه و عدم کفایت حاکمان شدند.
سیاستهای دولت احمد قوامالسلطنه نخستوزیر وقت محمدرضاشاه در مدیریت بحران، با انتقادهای جدی روبهرو بود. منتقدان معتقد بودند دولت در تأمین و توزیع غله تأخیر کرد و با دستورالعملهای پیچیده کار را دشوارتر ساخته و از بحران برای کسب اختیارات بیشتر استفاده میکند.
در مجلس آن زمان گفته شد که دولت عامداً بحران را تشدید میکند تا اختیارات بگیرد؛ قوام پس از اعتراضات، خواستار اختیارات ویژه شد و بخشی از مطبوعات منتقد را تعطیل کرد. اعتراضات در مناطق بازار و جنوب تهران آغاز شد و مطالبه اصلی مردم، دسترسی به نان بود. گزارشی از سفارت انگلستان مینویسد: «هیچ رهبری سیاسی مشخصی نبود؛ گرسنگان به خیابان آمدند و نیروهای دولت بیرحمانه شلیک کردند. درگیریها موجب کشته و زخمی شدن دهها نفر شد و برای ساعاتی فضای تهران را متشنج کرد.”
قوام در ماههای پیش از بحران، چند بار از مجلس درخواست اختیارات فوقالعاده برای کنترل اقتصاد کرد، اما موفق نشد و بحران نان و سپس ناآرامیها، دست او را برای فشار به مجلس بازتر کرد.
گزارشهای خارجی، بحران را نشانه ضعف ساختاری دولت و پیامد مستقیم اشغال میدانستند؛ سفارت انگلستان در گزارشی از آن زمان نوشته است: “مردم گرسنگی میکشند و دولت در خیال سیاستبازی است.” در گزارشی دیگر آمده: “قوام در سیاست مهارت دارد، در اداره کشور نه.” در برخی گزارشها هم هشدار دادهاند که ادامه بحران میتواند به فروپاشی دولت منجر شود!
بنا بر برخی منابع، بین ۴۰ تا ۱۰۰ نفر کشته و زخمی شدند. بخشهایی از بازار تخریب شد و دولت برای کنترل اوضاع حکومت نظامی محدود اعمال کرد.
اما سوال اصلی این است که چرا بحران کنترل نشد؟ تحلیلها سه علت اصلی را در شیوع بحران نان و گرسنگی مردم دخیل میدانند؛ اولاً بیاختیاری ایران در برابر نیروهای خارجی، ثانیاً فساد و ناکارآمدی دستگاه اداری و ثالثاً بهرهبرداری سیاسی دولت از فضای بیثبات. به بیان دیگر بحران هم محصول فشار خارجی بود و هم ضعف داخلی.
علی امینی نخستوزیر دهه ۴۰ شمسی در مصاحبه با تاریخ شفاهی هاروارد معتقد است این کار دسیسه دربار برای انداختن قوام بود و میگوید: “تحریک خود شاه و دستهها و این ترتیبات برای اینکه قوامالسلطنه را بندازند. بله موضوع نان و همهاش حرف مفت بود.”
پس از فروکش کردن اعتراضات، دولت تعدادی از رهبران صنفی را بازداشت و برخی روزنامههای منتقد را توقیف کرد و خواستار اختیارات گستردهتری شد. با وجود تلاش قوام برای تثبیت قدرت، بحران نان اعتبار او را تضعیف کرد و چند ماه بعد، در بهمن ۱۳۲۱ دولت او سقوط کرد.
البته قحطی نان تنها حادثه معیشتی در دوره پهلوی نبود؛ کمبود گسترده غله در سالهای ۱۳۲۲–۱۳۲۳ ، بحران قند و شکر در دهه ۳۰، وابستگی شدید غذایی در دهه ۴۰ و ۵۰ و شورش نان در ۱۳۵۶ نمونههای دیگری از سوءمدیریت پهلوی بودند.
کارشناسان معتقدند سیاستهای توسعهای پهلوی اول و وابستگی اقتصادی پهلوی دوم، چالشهای ساختاری در بخش کشاورزی ایجاد کرد. در نتیجه، وابستگی به واردات و آسیبپذیری در برابر شوکهای جهانی، به ویژگی اقتصاد ایران تبدیل شد.
بلوای نان ۱۳۲۱ بیش از یک ناآرامی غذایی بود؛ نماد تقابل مردم با گرسنگی، دولت با بحران و کشوری با اشغال خارجی؛ وقتی متفقین منابع را کنترل کردند و دولت درگیر رقابت سیاسی شد، مردم هزینه بحران را پرداختند.
https://asrghanoon.ir/?p=140182
بلوای نان در سال 1321 بیش از یک ناآرامی غذایی بود؛ نماد تقابل مردم با گرسنگی، دولت با بحران و کشوری با اشغال خارجی؛ وقتی متفقین منابع را کنترل کردند و دولت و دربار درگیر رقابت سیاسی شدند.




نظرات